معرفی وبلاگ
امام خامنه ای زن را از دید اسلام، بزرگ خانه و گل و ریحانه خانواده خواندند و با اشاره به بحران زن در جوامع غربی، افزودند: در نظام اسلامی، كارهای فراوان برای احیای جایگاه حقیقی زن انجام شده اما هنوز مشكلات زیادی بخصوص در عرصه رفتار با زن در خانواده، وجود دارد كه باید با ایجاد پشتوانه های قانونی و اجرایی آنها را حل كرد. ایشان تأكید كردند: محیط خانواده برای زن باید محیطی امن، با عزت و آرامش بخش باشد تا زن بتواند وظیفه اصلی خود را كه حفظ خانواده است به بهترین وجه انجام دهد. خواهرم حجابت برادرم نگاهت
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 775664
تعداد نوشته ها : 1099
تعداد نظرات : 19
سوره قرآن 
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
  تویی مادر فرشته ایی بر روی زمین

 

تو را دوست دارم به اندازه آسمانها همین

 

تویی مادر  ای پریسان  ای مهجبین

 

طاقت ندارم ببینم تو را دل حزین

دسته ها : بدون شرح
1393/1/30 21:15
 
 
حضرت فرمود: خدایا محبوبترین بندگانت را برسان که با من در خوردن این مرغ شرکت کند. در همان هنگام در کوبیده شد. پیغمبر فرمودند:
انس ، در را باز کن . گفتم خدا کند مردى از انصار باشد. امام على (ع ) را پشت در دیدم . گفتم : پیغمبر مشغول کارى است ، برگشتم و بر سر جایم ایستادم . بار دیگر در کوبیده شد. پیغمبر گفت : در را باز کن ، باز دعا مى کردم مردى از انصار باشد. در را باز على (ع ) بود. گفتم : پیغمبر مشغول کارى است و برگشتم بر سر جایم ایستادم . باز در کوبیده شد، پیغمبر فرمودند، انس ، برو در را باز کن و او را به خانه بیاور، تو اولین کسى نیستى که قومت را دوست دارى ، او از انصار نیست . من رفتم و على (ع ) را به خانه آوردم و با پیغمبر (ص ) مرغ بریان را خوردند.
 
 

در تاریخ تولد فاطمه علیهاالسلام در بین علماى اسلام اختلاف است. لکین در بین علماى امامیه مشهور است که آن حضرت در روز جمعه بیستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد یافته است. (1)


مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) در شهر مکه و در خانه خدیجه اتفاق افتاد. این خانه در محله‏اى است که در گذشته به آن «زقاق العطارین» یعنى کوچه عطارها مى‏گفتند. رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساکن بود. خانه مبارکى که بارها در آن فرشته وحى بر پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) نازل گردید. این خانه بعدها به صورت مسجد درآمد. (2)


و از آنجا که محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زیستگاه پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) و مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمین ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از این رو بارها در طول تاریخ هم‏زمان با تعمیر و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام کردند.

دسته ها : بانوی نور
1393/1/28 19:30

15 سال بعد از عملیات «والفجر مقدماتی»، از دل خاک فکه،
پیکر مطهر شهیدی را یافتند که اعداد و حروف نقش بسته
بر پلاکش زنگ زده بود، ولی در جیب لباس خاکی اش برگه ای بود
کوچک که نوشته هایش را با کمی دقت می شد خواند:

...

«بسمه تعالی. جنگ بالا گرفته است. مجالی برای هیچ وصیتی نیست...
تا هنوز چند قطره خونی در بدن دارم، حدیثی از امام پنجم می نویسم:

«به تو خیانت می کنند، تو مکن.
تو را تکذیب می کنند، آرام باش.
تو را می ستایند، فریب مخور.
تو را نکوهش می کنند، شکوه مکن.
مردم شهر از تو بد می گویند، اندوهگین مشو.
همه مردم تو را نیک می خوانند، مسرور مباش…
آنگاه از ما خواهی بود»… دیگر، نایی در بدن ندارم؛


خداحافظ دنیا.

دسته ها : شهدا
1393/1/28 19:26

15 سال بعد از عملیات «والفجر مقدماتی»، از دل خاک فکه،
پیکر مطهر شهیدی را یافتند که اعداد و حروف نقش بسته
بر پلاکش زنگ زده بود، ولی در جیب لباس خاکی اش برگه ای بود
کوچک که نوشته هایش را با کمی دقت می شد خواند:

...

«بسمه تعالی. جنگ بالا گرفته است. مجالی برای هیچ وصیتی نیست...
تا هنوز چند قطره خونی در بدن دارم، حدیثی از امام پنجم می نویسم:

«به تو خیانت می کنند، تو مکن.
تو را تکذیب می کنند، آرام باش.
تو را می ستایند، فریب مخور.
تو را نکوهش می کنند، شکوه مکن.
مردم شهر از تو بد می گویند، اندوهگین مشو.
همه مردم تو را نیک می خوانند، مسرور مباش…
آنگاه از ما خواهی بود»… دیگر، نایی در بدن ندارم؛
خداحافظ دنیا.

دسته ها : شهدا
1393/1/28 19:16

چه داستان غریبیست داستان زندگی!
دستی که داس را برداشت
همان دستیست که گندم را کاشته بود...

دسته ها : بدون شرح
1393/1/28 19:12
 
 
 جناب ابوذر مى‏گوید: رسول خدا (ص) مرا به دنبال على (ع) فرستاد. به خانه‏اش رفتم و او را خواندم، ولى پاسخ مرا نداد. و آسیاب دستى را دیدم که بدون اینکه کسى باشد به خودى خود، مى‏گردد. دوباره او را خواندم، بیرون آمد و با هم نزد رسول خدا (ص) رفتیم و پیامبر متوجه على (ع) شد و چیزى به او گفت که من نفهمیدم.
گفتم: شگفتا! از دستاسى که بدون گرداننده مى‏گردد.
آنگاه پیامبر (ص) فرمود: خداوند قلب دخترم فاطمه و اعضا و جوارحش را پر از ایمان و یقین کرده و چون خداوند ضعف او را دانست، پس در روزگار سختى به او کمک کرد و کفایتش نمود. مگر نمى‏دانى که خداوند، فرشتگانى را قرار داده تا خاندان محمد را یارى دهند؟! (6)
در صبح عاشورا شمر، آن بدبختى كه شايد در دنيا نظير نداشته باشد، شتاب داشتكه بيايد از جلو اوضاع را ببيند. اصرار داشت كه از پشت خيمه ها بيايد بلكهدست به يك جنايتى بزند، ولى نمى دانست كه امام حسين (ع ) قبلا دستور داده كه خيمه ها را نزديك به يكديگر، به شكل منحنى برپا دارند، پشت آنها را خندقبكنند و در آن آتش برپا بكنند، تا دشمن نتواند حمله كند. وقتى شمر ملعون آمد و با اين وضع مواجه شد ناراحت گرديد و شروع كرد به فحاشى كردن . يكى ازاصحاب امام حسين (ع ) عرض كرد يا اباعبدالله ، اجازه دهيد الان او را با يك تير از پاى دربياورم . حضرت فرمودند: نه . او گمان كرد كه حضرت توجه ندارند كه شمر ملعون چه خبيثى است . حضرت امام حسين (ع ) در جواب اصحاب ، عرض كرد: من او را مى شناسم كه چه فرد شقى است . اصحاب گفتند: پس چرا اجازهنمى دهيد به حساب او برسيم ؟ حضرت فرمودند: من نمى خواهم تا در ميان ما جنگ برقرار نشده است ، من جنگ را شروع كرده باشم تا آنها دست به جنگ و خونريزى نزنند من دست به جنگ نمى زنم و شروع نمى كنم .
دسته ها :
1393/1/20 10:30
 
این جمعه دوباره صحبت از تکرار است

درد همگان،دوریشان از یار است

تا جمعه هم عهدیتان ،مولا جان

شیعه به خدا ز هجرتان بیمار است


این جمعه اگر فرج نمایی عشق است

از مشکل ما گره گشایی عشق است

بر دیده ما،منّت بسیار نهی

گر با قدمت ،فرش ره آیی عشق است


یک جمعه موانع از سر راه رود

یک جمعه دگر از لبمان آه رود

گلبانگ فرج وقت ظهور مهدی

از کعبه بلند است و سحرگاه رود


واسط فیض خدا، در پشت ابر غیبت است

جمعه، جمعه دیدگان مضطرم در حسرت است

ای تمام آرزوی آل طه، العجل

چون جهان در انتظار یک فرج،یک نصرت است


در هجر تو، جان خسته بر لب آمد

این قلب و دل شکسته در تب آمد

آنقدر نیامدی محرّم شده است

یعنی که هلال ماه زینب آمد   

دسته ها : اشعار ناب
1393/1/15 21:30
 
ابوریحان لحظات پایانى عمر پر برکت خود را طى مى کرد و در حال احتضار بود یکى از فقها (دانشمندان ) که همسایه اش بود اطلاع پیدا کرد که ابوریحان در چنین حالى است ، به عیادتش رفت ، ابوریحان هنوز به هوش بود. تا چشمش به فقیه افتاد یک مسئله فقهى از باب ارث یا مطلب دیگرى از او سؤ ال کرد، فقیه تعجب نمود و اعتراض کرد که تو در این وقت دارى مى میرى از من مسئله مى پرسى؟ ابوریحان جواب داد، من از تو سؤ ال مى کنم آیا من اگر بمیرم و بدانم بهتر است و یا بمیرم و ندانم ؟ فقیه در جواب ابوریحان گفت : خوب ، بمیرى و بدانى بهتر است .
فقیه مى گوید: بعد از اینکه من به خانه برگشتم طولى نکشید که فریاد از خانه ابوریحان بلند شد که ابوریحان درگذشت و دار دنیا راوداع فرمود.
این مرد بزرگ داراى همتى بزرگ در راه دانش بوده و خیلى براى علم و عالم ارزش قائل بوده است .
دسته ها : علما و عارفان
1393/1/11 1:30
X