روزهایم چند از غم چون شب یلدا شود
من که مردم بسکه گفتم کی دگر فردا شود
کاشکی عمرم شود یک لحظه آنهم بگذرد
گر بخواهد صرف در هجر گل زهرا شود
دیده گر رویت نبیند مایه شرمندگیست
آن قدر من اشک می ریزم که نابینا شود
سر نوشت عاشقی شمع بر پروانه چیست
یا بسوزد یا بمیرد یا چو من رسوا شود