معرفی وبلاگ
امام خامنه ای زن را از دید اسلام، بزرگ خانه و گل و ریحانه خانواده خواندند و با اشاره به بحران زن در جوامع غربی، افزودند: در نظام اسلامی، كارهای فراوان برای احیای جایگاه حقیقی زن انجام شده اما هنوز مشكلات زیادی بخصوص در عرصه رفتار با زن در خانواده، وجود دارد كه باید با ایجاد پشتوانه های قانونی و اجرایی آنها را حل كرد. ایشان تأكید كردند: محیط خانواده برای زن باید محیطی امن، با عزت و آرامش بخش باشد تا زن بتواند وظیفه اصلی خود را كه حفظ خانواده است به بهترین وجه انجام دهد. خواهرم حجابت برادرم نگاهت
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 774961
تعداد نوشته ها : 1099
تعداد نظرات : 19
سوره قرآن 
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان



بخوانید قشنگه:مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد... فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند.

مدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد. بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسه ی مخملی قرار دادند ...

هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه می گذاشتند... و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.

سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود،

از او پرسید : مادرت کجاست ؟

پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد.

پدر گفت : چرا ؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید ؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم!

پسر گفت : نه !

پدر پرسید : برادرت کجاست ؟

پسر گفت : بعد از فوت مادر کسی نبود که با تجربه هایش او را نصیحت کند و راه درست را به او نشان دهد ، او هم با دوستان ناباب آشنا شد و با آنان رفت !

پدر تعجب کرد و گفت : چرا ؟

مگر نامه ای را که در آن از او خواستم از دوستان ناباب دوری گزیند و نشانه های راه خطا را برایش شرح دادم نخواندید؟ پسر گفت : نه ...!

مرد گفت : خواهرت کجاست ؟

پسر گفت : با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او اسیر ظلم و رنج است !

پدر با تأثر گفت : او هم نامه ی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و دلایل منطقی ام را برایش توضیح داده بودم و اینکه من با این ازدواج مخالفم ؟

پسر گفت : نه ...!



الان به چی دارید فکر میکنید؟

به اینکه مقصر خود فرزندان بودند که بجای خواندن نامه ، اونو میبوسیدن و به چشم میمالیدند و با احترام در کیسه مخملی نگهداریش میکردند؟


به چیز درستی فکر میکنید ، پس حالا میتوانید ادامه ی صحبت های منو خووووب درک کنید



ادامه...

به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه به راحتی همه فرصتها را از دست داده بودند ، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر من ...!

رفتار من با کلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های  پدرشان است!

من هم قرآن را میبوسم

روی چشمم میگذارم

مورد احترام قرار میدهم

می بندم و در کتابخانه ام می گذارم و آن را نمی خوانم و از آنچه در اوست ، سودی نمی برم، در حالی که تمام آنچه که در آن است روش زندگی من است...

از الله طلب بخشش و عفو کردم و قرآن را برداشتم و تصمیم گرفتم که دیگر از او جدا نشوم.....



بخوانید قشنگه:مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد... فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند.

مدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد. بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسه ی مخملی قرار دادند ...

هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه می گذاشتند... و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.

سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود،

از او پرسید : مادرت کجاست ؟

پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد.

پدر گفت : چرا ؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید ؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم!

پسر گفت : نه !

پدر پرسید : برادرت کجاست ؟

پسر گفت : بعد از فوت مادر کسی نبود که با تجربه هایش او را نصیحت کند و راه درست را به او نشان دهد ، او هم با دوستان ناباب آشنا شد و با آنان رفت !

پدر تعجب کرد و گفت : چرا ؟

مگر نامه ای را که در آن از او خواستم از دوستان ناباب دوری گزیند و نشانه های راه خطا را برایش شرح دادم نخواندید؟ پسر گفت : نه ...!

مرد گفت : خواهرت کجاست ؟

پسر گفت : با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او اسیر ظلم و رنج است !

پدر با تأثر گفت : او هم نامه ی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و دلایل منطقی ام را برایش توضیح داده بودم و اینکه من با این ازدواج مخالفم ؟

پسر گفت : نه ...!



الان به چی دارید فکر میکنید؟

به اینکه مقصر خود فرزندان بودند که بجای خواندن نامه ، اونو میبوسیدن و به چشم میمالیدند و با احترام در کیسه مخملی نگهداریش میکردند؟


به چیز درستی فکر میکنید ، پس حالا میتوانید ادامه ی صحبت های منو خووووب درک کنید



ادامه...

به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه به راحتی همه فرصتها را از دست داده بودند ، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر من ...!

رفتار من با کلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های  پدرشان است!

من هم قرآن را میبوسم

روی چشمم میگذارم

مورد احترام قرار میدهم

می بندم و در کتابخانه ام می گذارم و آن را نمی خوانم و از آنچه در اوست ، سودی نمی برم، در حالی که تمام آنچه که در آن است روش زندگی من است...

از الله طلب بخشش و عفو کردم و قرآن را برداشتم و تصمیم گرفتم که دیگر از او جدا نشوم.

دیگر از او جدا نشوم.

دیگر از او جدا نشوم.



چهل گناه ازگناهان زبان

۱.دروغ گفتن

۲.غیبت کردن

۳.وعده دروغ

۴.مزاح زیاد

۵.بدخلقی

۶.دل شکستن

۷.آبروریزی

۸.تهمت زدن

۹.طعنه زدن

۱۰.حکم ناحق دادن

۱۱.سرزنش بی جاکردن

۱۲.مسخره کردن

۱۳.ناامیدکردن

۱۴.ریادرگفتار

۱۵.امربه منکر

۱۶.نهی ازمعرف

۱۷.زخم زبان زدن

۱۸.شهادت ناحق دادن

۱۹.کبردرگفتار

۲۰.شایعه پراکنی

۲۱.رنجاندن مؤمن

۲۲.بدعت دردین

۲۳.فحش وناسزاگفتن

۲۴.خشونت درگفتار

۲۵.سخن چینی کردن

۲۶.به نام بدصداکردن

۲۷.شوخی بانامحرم

۲۸.تملق وچاپلوسی

۲۹.فریادزدن بی جا

۳۰.لعنت کردن مردم

۳۱.اظهارحسدوبخل

۳۲.بامکروحیله سخن گفتن

۳۳.تحریف مسائل دینی

۳۴.فاش کردن اسرارمردم

۳۵.خبرراندانسته گفتن

۳۶.عیب جویی ازدیگران

۳۷.تصدیق کفروشرک

۳۸.بدنامی هنگام معاشرت

۳۹.تقلیدصدای کسی راکردن

۴۰.قسم خوردن 


به گروهایی که در ارتباط هستین بفرستین

اگر خواهان علم زیاد یا مال فراوان هستید این دعا را بخوانید مرحوم نراقی در کتاب شریف ( خزائن) آورده است که منقول است از شهید ثانی و برخی دیگر از بزرگان که هر کس دو ماه پی در پی روزی ۴۰۰ مرتبه این ذکر را بگوید ، خدای تعالی علم زیاد یا مال فراوانی به او عطا خواهد کرد .


« اَستَغفِراللهَ الّذی لا الهَ الّا هو الحیُّ القّیوم بَدیعُ السّمواتِ و الاَرضِ مِن جَمیعِ ظُلمی وَ جُرمی و اِسرافی عَلی نَفسی و اَتوبُ اِلَیهِ »

 نام و معروفیت سوره ها

1. نام کدام یک از سوره ها به اسم یکی از اصول دین است؟ 

سوره ای که به نام یکی از اصول دین سوره توحید است.

2. نام کدام یک از سوره ها به اسم یکی از فروع دین است؟ 

سوره ای که به نام یکی از فروع دین است؛ سوره حج است.

3. نام کدام یک از سوره ها به اسم یک فلز است؟ 

سوره ای که به نام یکی از فلزات است؛ سوره حدید به معنای آهن است.

4. نام سوره ای که به نام موجودی است که از جنس حیوان و جماد نیست؛ کدام است؟ 

سوره ای که به نام موجودی است که نه جماد، نه نبات، نه حیوان،نه فرشته و نه انسان است سوره جن است.

5. نام سوره هایی که اسامی آن ها از اولین کلمه همان سوره گرفته شده است کدامند؟

سوره هایی که نام آن ها از اولین کلمه های سوره گرفته شده عبارتنداز : تبت، عصر، قارعه، عبس، لیل، شمس و ...

6. نام کدام سوره درباره روزگار است؟

نام سوره ای که درباره روزگار است؛ سوره دهر می باشد

7. نام کدام سوره به نام مرد حکیمی است؟

نام سوره ای که به نام مرد حکیمی است سوره لقمان است.

8. نام کدام یک از سوره های قرآن به نام یکی از روزهای هفته است؟

سوره ای که به نام یکی از روزهای هفته است؛ سوره جمعه می باشد.

9. نام کدام یک از سوره های قرآن به نام اسلحه دانشمندان است؟

اسلحه دانشمندان که یکی از سوره های قرآن به نام اوست؛ قلم است.

10. نام سوره هایی که به اسم صفات خداوند است کدامند؟

نام سوره هایی که به نام صفات خداوند است عبارتند از : نور، فاطر، رحمن، اعلی و ...

11. کدام سوره از قرآن به قلب قرآن معروف است؟

سوره ای که به قلب قرآن معروف است، سوره یس است.

12. کدام سوره از قرآن به عروس قرآن معروف است؟

سوره الرحمن به عروس قرآن معروف است

13. نام چه سوره هایی بر نام های روز قیامت دلالت می کند؟

سوره های قیامت، واقعه، نبأ، زلزال، جاثیه، تغابن، حشر و ... بر نام های روز قیامت داللت دارد.

14. نام سوره ای که اسم سوره در دو آیه اول آن تکرار شده است کدام است؟

سوره ای که اسم آن در دو آیه اول آن تکرار شده است؛ سوره انسان است.

15. در کدام جزء قرآن در تمامی آیه های اول سوره هایش (به جز یک سوره) اسم آن سوره ذکر شده است؟

در جز 29 قرآن در تمامی آیه های اول سوره (به جز یک سوره) اسم سوره ذکر شده است.

16. نام سوره هایی که بیش از یک اسم دارند کدام است؟

سوره های حمد، توبه، اسری و ... بیش از یک اسم دارند.

17. نام کدام سوره به ام القرآن معروف است؟

سوره ای که به نام مادر قرآن معروف است؛ سوره حمد است

18. نام کدام سوره از قرآن همنام قبیله پیامبر اکرم(ص) است؟

سوره قریش همنام قبیله حضرت محمد(ص) است

19. نام کدام یک از سوره های قرآن همنام یکی از جنگ های پیامبراکرم(ص) است؟

سوره ای که همنام یکی از جنگ های پیامبر است سوره احزاب است.

20. کدام سوره قرآن به ناقه صالح معروف است؟

سوره ای که به نام ناقه صالح معروف است؛ سوره شمس است.

21. کدام سوره به ریحانه القرآن معرف است؟

سوره یس به ریحانه القرآن معروف است.

22. نام کدام سوره همنام یکی از اعیاد اسلامی است؟

سوره ای که همنام یکی از اعیاد اسلامی است سوره جمعه است.

23. کدام سوره به سوره حبیب نجار معروف است؟

سوره یس است

24. نام سوره ای از قرآن که خداوند بعد از 11 قسم، نکته مهمی را بیان می کند کدام است؟ (هرکس خداوند را منزه داند رستگارخواهد شد.)

سوره شمس

25. سوره هایی از قرآن که به نام مؤمن، منافق و کافر است را بیان کنید؟

سوره مؤمنون، منافقون و کافرون مورد نظر هستند.

💎حاضر جوابی ها...💎


🍃حاضر جوابی حضرت علی علیه السلام🍃


یکی از یهودیان، از روی غرض ورزی به امیر مؤ منان علی علیه السلام گفت: شما هنوز جنازه پیامبرتان را دفن نکرده بودید که درباره اش اختلاف نمودید!


حضرت علی علیه السلام در پاسخ فرمود: ما درباره وصی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم اختلاف کردیم نه درباره خودش. اما شما (اجداد شما) یهودیان، پس از آن که به همراه موسی علیه السلام از دریا گذشتید و فرعونیان غرق شدند، به پیامبر خود گفتید: برای ما معبودی (بتی) قرار بده، همان گونه که بت پرستان معبودانی از بت دارند. موسی علیه السلام در جواب فرمود: شما جمعیتی نادان هستید.


🍃حاضر جوابی عقیل🍃


روزی معاویه در مجلسی بود، که عقیل برادر حضرت علی علیه السلام نیز حضور داشت، به مردم گفت: آیا شما ابولهب را می شناسید؟ که خداوند سوره مسد را درباره او نازل کرده است؟ اهل شام گفتند: نه نمی شناسیم.


معاویه گفت: ابولهب عموی این شخص (اشاره به عقیل) است.


عقیل بی درنگ به مردم گفت: آیا شما زن ابولهب را که خداوند در قرآن در مورد او می فرماید: همسر او هیزم حمل می کرد و در گردنش ریسمانی از لیف خرما آویزان بود، می شناسید؟ مردم شام گفتند:نه.


عقیل گفت: این زن، عمه معاویه است، (زیرا نام او ام جمیل دختر حرب بن امیه، خواهر ابوسفیان بود) این پاسخ عقیل، معاویه را سر افکنده کرد و دیگر زبان بازی ننمود.


🍃حاضر جوابی مدرس🍃


آورده اند که، آیه الله شهید مدرس در حاضر جوابی بی نظیر بود؛ از جمله نوشته اند: در یکی دو مورد که مدرس نسبت به فرمانفرما انتقاد کرده و ایراد گرفته بود، به مدرس پیغام داد. خواهش می کنم که حضرت آیه الله این قدر پا روی دم من نگذارند. مدرس جواب می دهد: به فرمانفرما بگویید، حدود دم حضرت والا باید معلوم شود، زیرا من هر کجا پا می گذارم دم حضرت والاست.


🍃حاضر جوابی داراب میرزا🍃


مظفر الدین شاه قاجار از شاهزاده داراب میرزا، که ریش بلندی داشت، پرسید: آیا در زمان فتحعلی شاه به تو بیشتر خوش می گذشت یا در عهد سلطنت من؟


داراب میرزا گفت: قربان هیچکدام! برای این که در زمان فتحعلی شاه ریش دار می پسندیدند و من آن وقت بی ریش بودم و در زمان شما بی ریش می پسندند و من ریش به این بلندی دارم.


🍃حاضر جوابی فقیر در برابر توانگر🍃


شخص فقیری وارد مجلسی شد و نزدیک توانگری نشست. توانگر که از نشستن او در نزدیکش ناراحت شده بود با ترش رویی خطاب به فقیر گفت: میان تو و خر چقدر فرق است؟ فقیر فورا گفت: یک وجب (اشاره به آن که فاصله اش با توانگر بیش از یک وجب نبود) توانگر از این جواب سکوت کرد و سر افکنده شد.


🍃حاضر جوابی طفل🍃


یکی از حکما از طفلی پرسید: اگر به من بگویی که خدا کجا است، یک عدد پرتقال به تو می دهم. آن پسر در جواب گفت: من دو عدد پرتقال به شما می دهم، که بگویی خدا کجا نیست.


🍃حاضر جوابی حسن بن فضل🍃


در مجلس یکی از خلفا جمعی از دانشمندان حضور داشتند، که حسن بن فضل وارد شد؛ همین که خواست شروع به سخن گفتن نماید، خلیفه وی را مورد عتاب قرار داد و گفت: ای بچه! تا بزرگ تر از تو در مجلس می باشد تو حرف مزن. فورا حسن بن فضل در جواب گفت: ای خلیفه، نه من از هدهد کوچک ترم و نه شما از حضرت سلیمان بزرگ ترید. مگر هدهد نبود که به سلیمان گفت: «احطت بما لم تحط: پی برده ام به چیزی که تو به آن پی نبرده ای!»


🍃حاضر جوابی توسن خان🍃


روزی فتحعلی شاه به توسن خان ترکمن گفت: روزی که ریش تقسیم می کردند، تو کجا بودی که سهمت را بگیری. فورا توسن خان در جواب گفت: قربان در آن وقت به طلب عقل رفته بودم.


🍃حاضر جوابی شاگرد🍃


معلم کمونیستی در سر کلاس درس، به بچه ها گفت: بچه ها مرا می بینید؟ همه گفتند: بلی، دوباره سؤ ال کرد: این میز و تابلو و... را می بینید؟ همه در پاسخ گفتند: بلی، معلم ادامه داد، حال بچه ها خدا را می بینید؟ گفتند: خیر. معلم گفت: پس حالا نتیجه می گیریم که خدایی وجود ندارد!


فورا یکی از شاگردان گفت: بچه ها شما تابلو را می بینید؟ گفتند: بلی، شاگرد دوباره سؤ ال کرد: بچه ها آقا معلم را می بینید؟ گفتند: بلی، شاگرد گفت: اما آخرین سؤ ال بچه ها عقل آقا معلم را هم می بینید؟ گفتند: خیر، شاگرد گفت: پس حالا که عقل معلم را نمی بینیم، نتیجه می گیریم که آقا معلم عقل ندارد!


🍃حاضر جوابی کودک🍃


روزی ابوحنیفه از محلی می گذشت، دید طفلی از جای گل آلودی راه می رود. او را صدا زد و گفت: بچه جان مواظب باش نلغزی، طفل بی درنگ در جواب گفت: لغزش من سهل است. تو مواظب خودت باش که نلغزی چون از لغزش تو پیروانت هم می لغزند. ابو حنیفه از هوش و زکاوت آن طفل تعجب کرد!


🍃حاضر جوابی مؤمن طاق🍃


پس از شهادت امام صادق علیه السلام، یکی از مخالفان آن حضرت به مؤمن طاق که از شاگردان آن حضرت بود، به عنوان طعنه گفت: ا

میدانید که یک مُرده چه احساسی دارد،این قصه را از اول بخوانید،،،



گفتند:"ما تا قبر نگهبان تو هستیم"



گفتم:"من که نَمُردَم من هنوز زنده هستم چرا مرا به قبر میبرید وِلَم 

کنید!!



 من هنوز حس میکنم و حرف مزنم و میبینم پس هنوز زنده ام!



با لبخندی جوابم را دادند و 



گفتند:"عجیب هستید شما انسانها فکر میکنیدکه مرگ پایان زندگی ست و نمیدانید که شما فقط خواب ی کوتاه میدیدید و آن خواب وقتی میمیرید تمام میشود"



آنها هنوز مرا به سوی قبر میکشند



 در راه مردم را میبینم گریه میکنند و میخندند و فریاد میزنند



و هر کس مثل من دو نگهبان همراهشه!




ازشون پرسیدم چرا اینکار را میکنند؟؟




گفتند:"این مردم مسیر خودشان را میدانند آنهایی که به راه کج رفته بودند"




حرفش را با ترس قطع کردم:"یعنی به جهنم میروند!!!!"



گفتند:"بله"




و ادامه دادند"و کسانی که میخندند اهل بهشتند"




به سرعت گفتم:"مرا به کجا میبرند؟؟؟؟"




گفتند:"تو کمی درست راه میرفتی و کمی اشتباه..گاهی توبه میکردی و روز بعد معصیت؛حتى با خودت هم رو راست نبودی و به این شکل گم شدی"



حرفشان را دوباره با ترس قطع کردم:"یعنی چی!؟!؟یعنی من به جهنم میرم؟؟؟"




گفتند:"رحمت خدا وسعت دارد و سفر طولانیست"





دور و برم را با ترس نگاه میکردم و در یک آن خانواده ام را دیدم،پدرم و عمویم و برادرانم و فامیلهایم را!!




آنها مرا در صندوقی گذاشته و حمل میکردند...به سوی آنها دویدم و گفتم:"برایم دعا کنید"





ولی هیچکی جوابم را نداد-بعضیهاشان گریه میکردند و بعضی دیگر ناراحت....




رفتم پیش برادرم گفتم"حواست به دنیا باشه؛تا فتنه اش چشمات رو کور نکنه




آرزو کردم که ای کاش صدایم را میشنید




آنها مرا به زحمت در قبر گذاشتند و بر روی جسدم خواباندند؛پدرم را دیدم که بر رویم خاک میریخت؛و برادرهایم که همین کار را میکردند...من همه مردم را میدیدم که بر رویم خاک میریختند




آرزو کردم که ای کاش جای آنها در دنیا بودم و توبه میکردم




نشستم و فریاد کشیدم"ای مردم حواستان باشد که دنیا گولتان نزند"




ای کاش نماز صبح را خوانده بودم




ای کاش نماز قیام را خوانده بودم




ای کاش دعا کرده بودم که خداوند هدایتم کند و توبه میکردم و گریه...و روزانه توبه ام را تجدید میکردم و گناهانم را تکرار نمیکردم...مسبب نمیشدم...سنگدل نمیبودم...معصیت نمیکردم..و برای این مردم دعا میکردم...و معصیت نمیکردم...و معصیت نمیکردم...و معصیت نمیکردم...




آیا تو شنیدی چه گفتم؟




و اگر پخش کردن این مطلب تو را خسته میکند این کار را نکن چون تو لیاقت ثوابش را نداری...و روزی میآید که تو در قبر قرار خواهی گرفت؛و آرزو خواهی کرد که ای کاش این مطلب را فرستاده و پخش کرده بودی




این جمله که حتی چند ثانیه وقتتون رو نمیگیره انقدر ثواب داره که حتی تصورش رو هم نمیتونی بکنی



پیامبر صلى الله علیه وسلم میفرماید: اگر همه اسمانها و زمین در یک کفه ترازو و لا اله الا الله در کفه دیگر ترازو باشند وزن لا اله الا الله بیشتر است



پس با افتخار این جمله را بگو و برای افرادی که میشناسی بفرست تا در کمترین زمان صدها و شاید میلیونها نفر این ذکر گرانبها را بگویند و شما هم ثواب ببری




بدون شک کسب ثواب در اسلام بسیار اسان است



پس در کپی و پیست کردن این متن دقیقه ای درنگ نکن چون شاید همین کار شما باعث نجاتتون در اخرت بشود ان شاء الله




مردی در حالی که به قصرها و خانه های زیبا مینگریست به دوستش گفت: وقتی این همه اموال رو تقسیم میکردن ما کجا بودیم. 




دوست او دستش رو گرفت و به بیمارستان برد و گفت.: وقتی این بیماریها رو تقسیم میکردن ما کجا بودیم!!!!



خدایا واسه داده ها و نداده هات شکر...



اول اینکه بر جمال و آل محمد یه صلوات بفرست. دوم اینکه اگه حضرت محمد ارزششو داره اینو برای تمام اد لیستت بفرست.؛حتی برای گروه ها

دعاى عظیم الشان 

روایت است که حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود: هر کس که هر وقت این دعا را بخواند چنان باشد که 360 حج کرده باشد و 360 ختم قرآن کرده باشد و 360 بنده آزاد کرده باشد و 360 دینار صدقه داده باشد و 360 اندوهگین را از غم رهایى بخشد. چون حضرت رسول صلى الله علیه و آله این کلام را فرمود: جبرئیل در رسید و گفت : یا رسول اللّه ! هر بنده از بندگان خدا و هر امتى از امتان تو که این دعا را در عمر خود یک بار بخواند یا محمد صلى الله علیه و آله به حرمت و جلال خودم قسم او را هفت چیز بدهم :(اول ) فقر و درویشى را از وى بردارم (دوم ) از سوال نکیرین ایمن گردانم (سوم ) از صراط بگذردچهارم . از مرگ مفاجاه نگاه دارم(پنجم ) دوزخ را بر وى حرام گردانم(ششم ) از تنگى قبر نگه دارم(هفتم ) از غضب سلطان و ظالم حفظ فرمایم .

بسم اللّه الرحمن الرحیم

لا اله الَّا اللَّهُ الْجَلِیلُ الْجَبَّارِ لَا اله الَّا اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ ، لا اله الَّا اللَّهِ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ ، لا اله الَّا اللَّهِ الْکَرِیمِ الستار ، لا اله الَّا اللَّهُ الْکَبِیرُ الْمُتَعالِ ، لا اله الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ الها وَاحِداً رِبًا وَ شَاهِداً أَحَداً صَمَداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ وَ لَا اله الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ الها وَاحِداً رِبًا وَ شَاهِداً أَحَداً صَمَداً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ لَا اله الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ الها وَاحِداً رِبًا وَ شَاهِداً أَحَداً صَمَداً وَ نَحْنُ لَهُ قانِتُونَ لَا اله الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ الها وَاحِداً رِبًا وَ شَاهِداً أَحَداً صَمَداً وَ نَحْنُ لَهُ صابِرُونَ لَا اله الَّا اللَّهُ مُحَمَّدُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَلَى وَلِىُّ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ اللَّهُمَّ الیک وَجَّهْتُ وَجْهِى وَ الیک فَوَّضْتُ أَمْرِى وَ عَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ یَا ارْحَمَ الرَّاحِمِینَ .

دعای روز سه‌شنبه


بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


بنام خداى بخشاینده مهربان


اَلْحَمْدُ لِلّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَما یَسْتَحِقُّهُ حَمْداً کَثیراً وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ


ستایش خاص خدا ست و حق اوست آنچنانکه شایسته و لایق اوست بسیار،و پناه برم به خدا از بدى شر


نَفْسى اِنَّ النَّفْسَ لاَمّارَةٌ بِالسُّوَّءِ اِلاّ ما رَحِمَ رَبّى وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ


نفس خود که همانا نفس وادار کننده به بدى است مگر آن را که پروردگار رحم کند و پناه برم به او از شر


الشَّیْطانِ الَّذى یَزیدُنى ذَنْباً اِلى ذَنْبى وَ اَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبّارٍ


شیطان که (پیوسته ) گناهى بر گناهم بیفزاید و بوسیله او پناه گیرم از شر هر گردنکش


فاجِرٍ وَ سُلْطانٍ جاَئِرٍ وَ عَدُوٍّ قاهِرٍ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ جُنْدِکَ فَاِنَّ


تبه کار و حکمران ستمکار و دشمن قهارى خدایا مرا از لشکر خود قرار ده زیر


جُنْدَکَ هُمُ الْغالِبُونَ وَ اجْعَلْنى مِنْ حِزْبِکَ فَاِنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ


سپاه تو فقط پیروزند و از حزب خویش قرارم ده زیرا حزب تو فقط رستگارند و


اجْعَلْنى مِنْ اَوْلِیاَئِکَ فَاِنَّ اَوْلِیاَئَکَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ


از اولیاء خود قرارم ده زیرا اولیاء تو هستند که خوف و ترسى برایشان نیست و حزن و اندوهى ندارند


اَللّهُمَّ اَصْلِحْ لى دینى فَاِنَّهُ عِصْمَةُ اَمْرى وَ اَصْلِحْ لى آخِرَتى فَاِنَّه


خدایا دینم را اصلاح کن که دین نگهدار کار من است و آخرتم را اصلاح کن که


دارُ مَقَرّى وَ اِلَیْها مِنْ مُجاوَرَةِ اللِّئامِ مَفَرّى وَ اجْعَلِ الْحَیوةَ زِیادَةً


خانه پایدار من آنجا است و از مجاورت لئیمان گریزگاهم بدانجا است ، و زندگى را براى من مایه فزونى


لى فى کُلِّ خَیْرٍ وَ الْوَفاةَ راحَةً لى مِنْ کُلِّ شَرٍّ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى


در هر کار خیرى قرار ده و مرگ را آسودگى از هر شرى برایم مقرر فرما. خدا درود فرست بر


مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ تَمامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلینَ وَ عَلى آلِهِ الطَّیِّبینَ


محمد خاتم پیمبران و کامل کننده شماره رسولان و بر آل پاک و


الطّاهِرینَ وَاَصْحابِهِ الْمُنْتَجَبینَ وَ هَبْ لى فِى الثُّلَثاَّءِ ثَلاثاً لا تَدَعْ


پاکیزه اش و اصحاب برگزیده اش و در روز سه شنبه سه چیز به من عطا کن

 :

لى ذَنْباً اِلاّ غَفَرْتَهُ وَ لا غَمّاً اِلاّ اَذْهَبْتَهُ وَ لا عَدُوّاً اِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللّهِ


هرگناهى را از من بیامرز، و هر اندوهى را از من دور کن ، و هر دشمنى را از من دفع فرما بنام الله


خَیْرِ الاْسْماَّءِ بِسْمِ اللّهِ رَبِّ الاَرْضِ وَ السَّماَءِ اَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوهٍ


که بهترین نامها است به نام خدا پروردگار زمین و آسمان دور کنم از خود هر بدى


اَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ اَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوبٍ اَوَّلُهُ رِضاهُ فَاخْتِمْ لى مِنْکَ


که آغازش خشم او است و مى کشم بسوى خود هر کار محبوبى را که آغازش خوشنودى او است پس از جانب خود کارم 


بِالْغُفْرانِ یا وَلِىَّ الاِحْسانِ 


به آمرزش پایان ده اى صاحب احسان

آداب سرمه کشیدن



در حدیث معتبر از حضرت صادقعلیه السلام منقول است: حضرت رسولصلی الله علیه وآله وسلم سرمه سنگ به چشم میکشیدند

و در وقت خواب طاق طاق. در حدیث معتبر از حسن بن جَهم منقول است که گفت: امام رضاعلیه السلام میلی از آهن به من

نمودند و سرمهدانی از استخوان. و فرمود: اینها از امام کاظمعلیه السلام بود. به این میل سرمه بکش. به سند صحیح از حضرت

صادقعلیه السلام منقول است: سرمه کشیدن در شب، چشم را نفع میرساند. و در روز زینت است. و در حدیث معتبر دیگر از امام

محمّد باقرعلیه السلام منقول است: سرمه سنگ در دیده کشیدن، دهان را خوشبو و مژگان را محکم میکند. به سند موثّق از

حضرت صادقعلیه السلام منقول است: سرمه کشیدن، دهان را شیرین میکند. در حدیث دیگر فرمود: سرمه کشیدن، موی مژگان

را میرویاند و بینایی را تند میکند. و اعانت میکند بر طول دادن سجود. در حدیث دیگر فرمود: سرمه سنگ، چشم را جلا


میدهد. و موی مژه را میرویاند. و آب ریختن چشم را، زایل میکند. در روایت دیگر فرمود: سرمه کشیدن، قوّت جماع را زیاد

میکند. و فرمود: هرکه هر شب سرمه سنگ را که مشک نداشته باشد در دیده بکشد، چشمش هرگز آب سیاه نیاورد. در حدیث

معتبر از امیر المؤمنینعلیه السلام منقول است: هرکه سرمه کشد، باید طاق بکشد، و اگر چنین هم نکند، باکی نیست. در حدیث

صحیح منقول است: حضرت رسولصلی الله علیه وآله وسلم پیش از خواب، سرمه میکشید. چهار میل در دیده راست و سه میل در

دیده چپ. در حدیث معتبر از حضرت صادقعلیه السلام منقول است: چهار چیز است که صورت را نورانی میکند: نظر کردن در

روی نیکو و در آب جاری و در سبزهزار و سرمه کشیدن وقت خواب. از امام رضاعلیه السلام منقول است: هرکه ایمان به خدا و

روز قیامت دارد، باید سرمه بکشد. حضرت صادقعلیه السلام فرمود: سرمه کشیدن در وقت خواب، امان میدهد از آب آوردن

چشم. از امام رضاعلیه السلام منقول است: هرکه را ضعف در باصره به هم رسد، هفت میل از سرمه سنگ، وقت خواب در چشم

کشد، چهار در چشم راست و سه در چشم چپ. از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: حضرت رسولصلی الله علیه وآله وسلم

در هر چشم سه میل میکشیدند در وقت خواب. روایت دیگر وارد شده است: سه میل در چشم راست و دو میل در چشم چپ

میکشید. حضرت صادقعلیه السلام فرمود: بر شما باد به مسواک کردن که چشم را جلا میدهد، و بر شما باد به سرمه کشیدن که

دهان را خوشبو میکند. زیرا چون مسواک میکند آدمی، بلغم نازل میشود از چشم و جلا مییابد. و چون سرمه میکشد، بلغم از

چشم برطرف میشود و به دهان نازل میشود و دهان خوشبو بشود. در فقه الرضاعلیه السلام مذکور است: چون اراده نمایی که

اَللَّهُمَّ نَوِّرْ بَصَرِی » : چون میل را در چشم کشی بگو .« بِسْمِ اللَّهِ » : سرمه بکشی، میل را به دست راست بگیر و در سرمه دان بزن و بگو

در مکارم .« وَاجْعَلْ فِیهِ نُوراً اَبْصِ رُ بِهِ حَقَّکَ وَاهْدِنِی اِلی طَرِیقِ الحَ قِّ وَارْشُدْنِی اِلی سَبِیلِ الرَّشادِ، اَللَّهُمَّ نَوِّرْ عَلَیَّ دُنْیایَ وَآخِرَتِی

اَللَّهُمَّ اِنِّی اَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَنْ تَجْعَلَ النُّورَ فِی » : الاخلاق روایت کرده که این دعا را بخواند در وقت سرمه کشیدن

.« بَصَرِی وَالبَصِیرَةَ فِی دِینِی وَالیَقِینَ فِی قَلْبِی وَالاِخْلاصَ فِی عَمَلِی وَالسَّلامَۀَ فِی نَفْسِیِ وَالسَّعَۀَ فِی رِزْقِی وَالشُّکْرَ لَکَ اَبَداً ما اَبْقَیْتَنِی


حلیه المتقین

بسم الله الرحمن الرحیم

رساله لقاء الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی؛ مقدمه مولف، قسمت پنجم


و در کتب ((اصول کافى )) و ((توحید))صدوق که از جمله کتاب هاى معتبره شیعه است ، روایت کرده اند از حضرت صادق (علیه السلام )؛

قال :

ان الله خلق اسما بالحروف غیر مصوت ، و باللفظ غیر منطق ، و بالشخص ‍ غیر مجسد، و بالتشبیه غیر موصوف ، و باللون غیر مصبوغ ، منفى عنه الاءقطار، مبعد، عنه الحدود، و محجوب عنه حس کل متوهم ، مستتر غیر مستور.

فجعله کلمه تامه على اءربعه اءجزاء معا؛ لیس منها واحد قبل الاءخر.


فاءظهر منها ثلاثه اءسماء لفاقه الخلق الیها، و حجب منها واحدا، و هو الاسم المکنون المخزون . بهذه الاءسماء التى ظهرت ، فالظاهر منها هو الله تعالى .


و سخر سبحانه لکل اسم من هذه الاءسماء اءربعه اءرکان ؛ فذلک اثنا عشر رکنا. 


ثم خلق لکن رکن ثلاثین اسما، فعلا منسوبا الیها. فهو الرحمن ، الرحیم ، الملک ، القدوس ، الخالق ، البارى ء، المصور، الحى ، القیوم ، لا تاءخذه سنه و لا نوم ، العلیم ، الخبیر، السمیع ، البصیر، الحکیم ، العزیز، الجبار، المتکبر، العلى ، العظیم ، المقتدر، القادر، السلام ، المؤ من ، المهیمن ، المنشى ء، البدیع ، الرفیع ، الجلیل ، الکریم ، الرازق ، المحیى ، الممیت ، الباعث ، الوارث .


فهذه الاءسماء و ما کان من الاءسماء الحسنى حتى یتم ثلاث ماءه و ستین اسما؛ فهى نسبه لهذه الاءسماء الثلاثه و هذه الاءسماء الثلاثه اءرکان و حجب الاسم الواحد المکنون المخزون بهذه الاءسماء الثلاثه .


و ذلک قوله تعالى : قل ادعوا الله اءو ادعوا الرحمن اءیاما تدعوا فله الاءسماء الحسنى .


((خداوند اسمى را آفرید که با حروف صدا نمى داد، و با لفظ گویا نبود، و با پیکر داراى جسد نبود، و با تشبیه در وصف نمى گنجید، و با رنگ ، رنگ آمیزى نشده بود. اقطار و اکناف جهان هستى از او طرف و نفى گردیده بود، حدود و ثغور آن از او دور شده بود، حس هر شخص توهم کننده اى از ادراک وى محجوب بود. پنهان بود بدون آنکه پنهان شده باشد.


پس خداوند آن را کلمه تامه اى بر چهار قسمت با هم قرار داد؛ بدون آنکه یکى از آنها پیش از دیگرى بوده باشد.


پس از آن اسماء، سه اسم را به جهت نیازمندى خلائق بدان ظاهر کرد؛ و یکى از آن اسماء را پنهان و مستور نمود و آن است اسم پوشیده شده و سر به مهر گرفته شده و به واسطه این سه اسمى که ظاهر گردیده شده است ؛ بنابراین ، ظاهر، عبارت مى باشد از الله تبارک و تعالى .


پس خداوند سبحانه براى هر یک از این اسماء ثلاثه ، چهار عدد پایه را مسخر و رام آنها نمود؛ بناء على هذا به دوازده پایه بالغ آمد و پس از آن آفرید براى هر پایه اى از این پایه هاى دوازده گانه ، سى عدد اسم و بنابراین ، آن اسم به نحو تصاعدى بالا رفت (تا رسید به سیصد و شصت اسم فرعى ) که منسوب هستند به آن سه اسم اصلى .

لهذا آن اسماء فرعى عبارتند از: رحمن ، رحیم ، ملک ، قدوس ، خالق ، بارى ء، مصور، حى ، قیوم ، لا تاءخذه سنه ولا نوم ، علیم ، خبیر، سمیع ، بصیر، حکیم ، عزیز، جبار، متکبر، على ، عظیم ، مقتدر، قادر، سلام ، مؤ من ، مهیمن ، منشى ء، بدیع ، رفیع جلیل ، کریم ، رازق ، محیى ، ممیت ، باعث ، وارث .


بنابراین ، این اسماء و بقیه اسماء حسنى تا برسد و تمام شود سیصد و شصت اسم ، منسوب مى باشند به آن اسماء سه گانه . و این اسماء ثلاثه ارکان و حجاب هایى هستند براى آن اسم واحد که به واسطه این سه اسم ، مخزون و مکنون گشته است و آن است گفتار خداوند عزوجل : بگو اى پیغمبر! بخوانید الله را، یا بخوانید رحمن را، هر کدام یک را که بخوانید اسماء حسنى از مختصات اوست .))


از این روایت و روایات و ادعیه متواتره معلوم مى شود که : اسماء مخلوقند، و اسماء عینیه هم هستند و هم روایات معتبره هست که ائمه ما (علیهم السلام ) مى فرمایند که : ما اسماء حسنى هستیم ، بلکه امام اسم اعظم است .


و به اعتقاد طائفه شیعه ، اشرف تمام مخلوقات حضرت رسالت پناه (صلى الله علیه و آله و سلم ) است و به این قرار باید اسم اعظم هم باشد. علاوه بر این در ادعیه ماه مبارک هست که مى گوید: آن حضرت حجاب اقرب است . یعنى طرف ممکن و اقرب مخلوقات است و در روایت است که على ممسوس است به ذات الله .

X