معرفی وبلاگ
امام خامنه ای زن را از دید اسلام، بزرگ خانه و گل و ریحانه خانواده خواندند و با اشاره به بحران زن در جوامع غربی، افزودند: در نظام اسلامی، كارهای فراوان برای احیای جایگاه حقیقی زن انجام شده اما هنوز مشكلات زیادی بخصوص در عرصه رفتار با زن در خانواده، وجود دارد كه باید با ایجاد پشتوانه های قانونی و اجرایی آنها را حل كرد. ایشان تأكید كردند: محیط خانواده برای زن باید محیطی امن، با عزت و آرامش بخش باشد تا زن بتواند وظیفه اصلی خود را كه حفظ خانواده است به بهترین وجه انجام دهد. خواهرم حجابت برادرم نگاهت
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 770007
تعداد نوشته ها : 1099
تعداد نظرات : 19
سوره قرآن 
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

: جـــاى شـــهــدا خــالــی


جای "شهید دقایقی" خالی که توی وصیت نامه خطاب به همسرش نوشت:

"اگر بهشت نصیبم شد منتظرت میمانم..


جای "شهید زین الدین" خالی که میگفت:

در زمان غیبت امام زمان به کسی منتظر میگویند که منتظر شهادت باشد...



جای "شهید همت" خالی که خانمش میگفت:

همیشه به شوخی بهش میگفتم اگه بدون ما بری گوشتو میبرم..

اما وقتی جنازه رو آوردن دیدم که اصلا سری در کار نیست...


جای "شهید حسن آبشناسان" خالی که

همسرش گفت:

لباسهای خونی همسرم را گذاشته بودند داخل یک کیسه پلاستیک..

روز سوم که خانه خلوت تر شد رفتم کیسه را آوردم...

خون هم اگر بماند بوی مردار میگیرد ، با احتیاط گره اش را باز کردم و لباسها را آوردم بیرون..

بوی عطر پیچید توی خانه...

عطر گل محمدی

بوی عطری که حسن میزد..


جای "شهید علمدار" خالی که میگفت:

برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید


ای شُهدا

برای مــا حمدی بخوانید که شُما زنــده ایــد و مــا مـُـرده ...! شهادت یک لباس تک سایز است ، هر وقت و هر زمان اندازه ات را به لباس شهادت رساندی ، هر جا باشی با شهادت از دنیا میروی...

"شهید آوینی"


..التماس دعاى شهادت..

دسته ها : شهدا
1393/12/7 12:10

فضیلت مسواک زدن



در احادیث معتبره از حضرت صادقعلیه السلام منقول است: مسواک کردن از سنّت پیغمبران است. و حضرت رسولصلی الله علیه

وآله وسلم فرمود: پیوسته جبرئیل مرا امر به مسواک میفرمود، تا آنکه ترسیدم: دندانهایم ساییده شود یا بریزد. و در روایت دیگر

فرمود: جبرئیل آنقدر مرا امر به مسواک کرد که گمان کردم که بر امّت من واجب خواهد کرد. حضرت صادقعلیه السلام فرمود:

در مسواک دوازده خصلت است: از سنّت پیغمبران است، و پاک کننده دهان است، و جلا دهنده چشم است، و موجب خشنودی

پروردگار است، و بلغم را دفع میکند، و حافظه را زیاد میکند، و دندانها را سفید میکند، و حسنات را مضاعف میگرداند، و

پوست انداختن و پوسیدن دندان را میبرد، و بن دندان را محکم میکند، و اشتهای طعام را زیاد میکند، و ملائکه به آن خشنود

میشوند. در حدیث دیگر فرمود: آب ریختن چشم را برطرف میکند، و نور چشم را زیاد میکند. و حضرت رسولصلی الله علیه

وآله وسلم فرمود: چرا من دندانهای شما را زرد میبینم؟! چرا مسواک نمیکنید؟! در حدیث دیگر منقول است: به امیر

المؤمنین علیه السلام وصیت فرمود: بر تو باد به مسواک کردن برای هر نمازی. به سند معتبر از امام موسی کاظم و امام رضاعلیهما

السلام منقول است: سنّتهای حنیفه حضرت ابراهیمعلیه السلام ده است: پنج در سر و پنج در بدن. امّا آنها که در سر است: پس

مسواک کردن، شارب گرفتن، موی سر را دو حصه کردن که جای مسح گشوده شود، و مضمضه کردن؛ یعنی آب در دهن کردن

و گردانیدن و ریختن، و استنشاق کردن؛ یعنی آب در بینی کردن و بالا کشیدن. و امّا آن پنج که در بدن است: پس ختنه کردن، و

پشت زهار را تراشیدن، و موی زیر بغلها را کندن، و استنجا کردن، و ناخن گرفتن. 

قسمت اول 

حلیه المتقین

دسته ها : علما و عارفان
1393/12/7 9:45

بسم الله الرحمن الرحیم

رساله لقاء الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی؛ مقدمه مولف، قسمت ششم

و باید انسان تدبر در این اخبار [که در قسمتهای قبل آورده شد] نماید؛ اولاً ملتفت باشد که این اخبار سنداً معتبر و در کتب معتبره و امضاهاى علماى مذهب بر آنها واقع است و علاوه بر استحکام اسناد، علماى اعلام این اخبار را قبول کرده ‏اند و در کتب معتمده ‏شان که تصریح به صحت اسناد آنها کرده ‏اند ضبط کرده ‏اند و از این اخبار عند التأمل واضح است که مقام حضرت ختمى مرتبت مرتبه اسم اعظم و حجاب اقرب است و از این سیصد اسم که سى و پنج تاى از آن در این خبر ذکر شده بالاتر است؛ بلکه همه اسماء در حیطه مرتبت آن بزرگوار مى‏باشد؛ چرا که صریح روایت گذشته است که این سیصد اسم مخلوق از ارکان اسماء ثلاثه و همه اینها با اسماء ثلاثه از ارکان و حجب اسم واحد مکنون مخزون است که آن هم مخلوق است.

و بعد از اینکه این مراتب مسموع سمع شریف باشد و مختصر تأمل نمایند، خواهند دید که اگر این اسماء الله و صفات الله که در این اسماء است، مثلاً از مراتب حقیقت سید بشر (صلى‏الله علیه و آله و سلم) باشد، لابد قرب آن بزرگوار قرب معنوى، و معرفت او معرفت حقیقیه خواهد بود؛ اگرچه بعد از این همه تفاصیل باز به تنصیص خود آن بزرگوار و فرمایشات آل ‏طیبین و خلفاى مقدسین ایشان -که علمشان با آن حضرت مساوى است، به این معنى که وارث همه علوم آن حضرت هستند- خود آن بزرگواران هم از معرفت کنه حقیقت ذات عاجز باشند؛ و این معنى را منافاتى با دعواى‏ حضرات نیست که معرفت حق جل جلاله اجمالاً براى بزرگان دین و اولیاى خداوند رحیم، ممکن و مرغوب فیه است. بلکه اهم مطالب دینیه همین است که بلکه کسى از این مطالب و مراتب چیزى تحصیل نماید. بلکه این مطلب غایت دین بلکه علت غائیه خلق سماوات و ارضین، بلکه تمام عالم‏هاست.

و اگر کسى با همه این مراتب در مقام تنزیه صرف ذات اقدس ایستادگى داشته باشد و بگوید: به هیچ وجه راه به معرفت خدا نیست؛ نه تفصیلاً و نه اجمالاً، و نه کنهاً و نه وجهاً، آن وقت اگر تأمل صادق نماید خواهد دید که این تنزیه موجب تعطیل و موجب ابطال و الحاق به عدم است من حیث لا یشعر، چنانکه ائمه (علیهم السلام) در اخبار معتبره نهى از تنزیه صرف فرموده ‏اند.

1393/12/7 9:44

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب منتهی الامال،ادامه مطلب....

خدیجه هر روز چند نوبت از مفارقت آن حضرت می گریست و چون چهل روز تمام شد ،جبرئیل بر پیامبر نازل شد،و گفت :«خداوند تو را سلام می رساندو می فرماید مهیا شو برای تحفه و کرامت من.»و امشب بر این طعام افطار کن،و طبقی از میوه‌های بهشتی خرما و انگور و جامی از آب بهشت بر آن حضرت آورده شد و پس تناول،برای اقامه نماز مهیا گشت که در این زمان جبرئیل گفت،در این وقت نماز جایز نیست و باید به منزل خدیجه روی و با او مضاجعت نمایی،که حق تعالی می خواهد در این شب از نسل تو ذریه ای طیبه خلق نماید.پس پیامبر به خانه خدیجه رفت و به گفته خدیجه پس از مضاجعت نور فاطمه را در شکم خود یافتم،چون به حضرت فاطمه حامله شد،فاطمه در شکم با او سخن می گفت و مونس او بود و او را صبر می فرمود،چون خدیجه به خاطر ازدواج با پیامبر مورد هجرت وتنهایی از جانب زنان مکه قرار گرفته بود،روزی پیامبر متوجه سخن گفتن خدیجه با فرزند در شکمش گشت و فرمود:«اینک جبرئیل مرا خبر داد که این فرزند دختر است و او نسل طاهر مرا به وجود خواهد آورد،و از نسل او امامان و پیشوایان دین به هم خواهند رسید و حق تعالی بعد از انقضای وحی ایشان را خلیفه های خود خواهد گردانید در روی زمین.»

چون زمان تولد حضرت فرا رسید هیچ کدام از زنان مکه به خانه خدیجه نیامدند و ایشان بسیار اندوهناک گشت در این حال،چهار زن گندم گون نزد آن حاضر شدندو فرمودند :«مترس خدیجه ما رسولان پروردگار به سوی تو،ساره،آسیه،مریم،و کلثوم خواهر موسی بن عمران هستیم که برای یاری تو آمده ایم.» پس حضرت فاطمه پاک و پاکیزه فرود آمد چون به زمین رسید،نور او ساطع گردید و شرق وغرب عالم را روشن گردانید و او را به آب کوثر شستشو دادند و او به سخن آمد و فرمود:«اشهد ان لا اله الا الله و ان ابی رسول الله سید الانبیا و ان بعلی سید الاوصیا و ولدی ساده الاسباط.»

پس آن زنان به خدیجه گفتند:«بگیر این دختر را که طاهره و مطهره است و حق تعالی برکت داده او را و نسل او را.» و ادامه مطلب ....

1393/12/7 9:43

فضیلت سر تراشیدن و آداب آن



از امام موسی کاظمعلیه السلام منقول است: سه چیز است هرکه لذتشان را یافت، ترک نمیکند: مو را از بیخ گرفتن، و جامه را

کوتاه کردن، و وطی کنیزان کردن. حضرت صادقعلیه السلام فرمود: موی سر را از بیخ بگیر تا چرک نگیرد، و جانوران در آنجا

منزل نکنند و گردنت گنده شود و دیدهات جلا یابد و بدنت راحت یابد. حضرت صادقعلیه السلام فرمود: من هر جمعه سر

میتراشم. در حدیث دیگر فرمود: موی پشت سر را تراشیدن، غم را زایل میکند. در حدیث صحیح از امام موسی کاظمعلیه السلام

منقول است: چون موی سر بلند شود، چشم را ضعیف میکند و نورش را کم میکند، و مویش را ازاله کردن دیده را جلا میدهد.

در فقه الرضاعلیه السلام مذکور است که چون خواهی که موی سر را بتراشی رو به قبله کن، و ابتدا کن از پیش سر از جانب

بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَعَلی مِلَّۀِ » : پیشانی، و بتراش تا دو استخوان که از پهلوهای گوش بلند شدهاند، و در حین شروع این دعا را بخوان

اَللَّهُمَّ » : پس چون فارغ شوی بگو .« رَسُولِ اللَّهِ سُنَّۀً حَنِیفاً مُسْلِماً وَما اَنَا مِنَ المُشْرِکِینَ، اَللَّهُمَّ اَعْطِنِی بِکُلِّ شَ عْرَةٍ نُوراً ساطِعاً یَوْمَ القِیامَۀِ

در روایت دیگر .« زَیِّنِی بِالتُّقی وَجَنِّبْنِیَ الرَّدی وَجَنِّبْ شَ عْرِی وَبَشَرِی المَعاصِی وَجَمِیعَ ما تَکْرَهُ مِنِّی، فَاِنِّی لا اَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَلا ضَرّاً

بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَعَلی مِلَّۀِ رَسُولِ اللَّهِ صَ لَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللَّهُمَّ اَعْطِنِی بِکُلِّ شَ عْرَةٍ نُوراً » : منقول است: در وقت شروع این دعا بخواند

اَللَّهُمَّ زَیِّنِی بِالتَّقْوی وَجَنِّبْنِیَ الرَّدی . » : یَوْمَ القَیامَۀِ، و چون فارغ شود، بگوید

رساله "لُبّ‌اللُباب "

پست [۱۸]

🌳عالم خلوص و اخلاص و اقسام آن


باید دانست که وصول بدان مقامات و درجات بدون اخلاص در راه حقّ صورت نبندد و تا سالک به منزل مخلّصین نرسد کشف حقیقت چنانکه باید براى او نخواهد شد.


بدانکه اخلاص و خلوص بر دو قسم است: اول: خلوص دین و طاعت از براى خداى تعالى. دوم: خلوص خود را از براى او. و دلالت بر اوّل دارد کریمه شریفه: وَ مَا امِرُوا الا لِیَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ و بر دوم دلالت دارد کریمه شریفه: إلَّا عِبادَ اللهِ الْمُخْلَصینَ و حدیث نبوى مشهور: مَن أخلَصَ لِلّهِ أربَعینَ صَباحًا ظَهَرَت یَنابیعُ الحِکمَةِ مِن قَلبه إلى لِسانِه  دلالت بر قسم دوم دارد. یعنى کسى بدین مرحله مى‏رسد که خود را براى خداى تعالى

 خالص کند.


و توضیح این اجمال آنکه: خداوند تعالى همانطور که صلاح را در قرآن کریم در بعضى از مواضع استناد به عمل داده است کقوله تعالى: مَنْ عَمِلَ صالِح  یا: عَمِلَ عَمَلا صالِح یا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ  و در بعضى از مواضع آن را استناد به ذات انسان داده است کقوله تعالى: إنَّهُ مِنَ الصّالِحینَ  یا: وَ صالِحُ الْمُؤْمِنینَ  همچنین اخلاص و خلوص را گاهى مستند به عمل دانسته و نسبت به آن داده است و گاهى مستند به ذات. بدیهى است که تحقّق اخلاص در مرتبه ذات موقوف است بر اخلاص در مرتبه عمل یعنى تا کسى در یکایک از اعمال و افعال و گفتار و سکون و حرکت خود اخلاص به عمل نیاورد به مرحله اخلاص ذاتى نائل نخواهد شد. قال عزّ من قائل: الَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ یَرْفَعُهُ به ارجاع ضمیر مستتر فاعل «یرفع» به سوى «العمل الصالح» و معنى چنین مى‏شود: «العمل الصّالح یرفع الکلم الطّیّب»


آیه 10، فاطر: کلمه طیّبه به سوى او بالا مى‏رود، و عمل شایسته آن را بالا مى‏برد

 چرا می گوییم "بزنم به تخته"، نمی گوییم "ماشاءالله"


یکی از دوستان نقل میکند که یک روزبایکی از دوستان انگلیسی خود چت میکردم بهش گفتم کار تو خیلی عالی بود.

بهم گفت بزنم به تخته(Touch wood)..

سپس گفت شما مسلمونها حتما به جای این اصطلاح چیزی دارید من گفتم ماهم همین را استفاده میکنیم

رفیقم خیلی تعجب کرد وگفت عجب..!! بهش گفتم چه چیز عحیبی بود؟

اون گفت ما منظورمان از تخته همان تخته صلیب است که شر خون آشامان و پلیدی را از ما دور میکند...!!تازه فهمیدم که سالهاست که ما به صلیب پناه میبریم از چشم بد وشور،ما نادانسته بحای اینکه با گفتن: بسم الله، ماشاءالله، ولا حول ولا قوة الابالله

 به الله پناه ببربم به چوب وتخته صلیب پناه میبردیم.!

ای کاش اصل هرکلمه را قبل از اینکه به زبان بیاوریم بشناسیم.

تا بحال اگر نادانسته میگفتیم اشکالی نداره چون نمیدونستیم.

اما از این به بعد این کلمه خرافی را بکار نبریم.

چون ما مسلمانیم.


بسم الله، ماشاءالله، ولا حول ولا قوة الابالله 


سبحان الله

1393/12/7 9:40

رزق چیست؟ 


رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند.


 آیا می دانی نمازت ، رزقی است از سوی خداوند؟

چه بسا خیلی از انسان ها نماز نمی خوانند !


اذکاری که صبح و شام می خوانی رزق است.


یا زمانی که خواب هستی سپس ناگهان بیدار می شوی ، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار می شوی و نماز می خوانی رزق است 

چون بعضی ها بیدار نمی شوند . 

زمانی که با مشکلی رو به رو می شوی ، خداوند صبری به تو می دهد که چشمانت را از آن بپوشی . این صبر ، رزق است.


زمانی که در خانه لیوانی آب به دست پدرت می دهی. این فرصت نیکی کردن ، رزق است.


گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست نباشد ، ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی. این تلنگر ، رزق است.


یکباره یاد امام زمانت می افتی و سلامی به ایشان هدیه می کنی و دلت حسابی تنگ می شود ...


رزق واقعی این است !!!

رزق خوبی ها ؛ نه ماشین ، نه درآمد .

اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش می دهد.

اما رزق خوبی ها را فقط به دوستدارانش می دهد.

الهی

رویم را نیکو کردی ،

خویم را هم نیکو گردان...

آمین


علامه حسن زاده آملی

دسته ها : علما و عارفان
1393/12/7 9:39

فکر میکنید اگر در دوره حافظ و سعدی, فردوسی و... تلفن بود اونم از نوع منشی دار, منشی تلفن خونشون چی میگفت؟!

.

.

.

.

.

.

پیغامگیر حافظ:

رفته ام بیرون من از کاشانه خود غم مخور/ تا مگر بینم رخ جانانه خود غم مخور/ بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام/ زان زمان کو باز گردم خانه خود غم مخور

.

.

.

.

.

پیغامگیر سعدی:

از آوای دل انگیز تو مستم/ نباشم خانه و شرمنده هستم/ به پیغام تو خواهم گفت پاسخ/ فلک گر فرصتی دادی به دستم

.

.

.

.

.

پیغامگیر باباطاهر:

تلیفون کرده ای جانم فدایت/ الهی مو به قربون صدایت/ چو از صحرا بیایم,نازنینم/ فرستم پاسخی از دل برایت

.

.

.

.

.

پیغامگیر فردوسی:

نمیباشم امروز اندر سرای/ که رسم ادب را بیارم به جای/ به پیغامت ای دوست گویم جواب/ چو فردا برآید بلند آفتاب

.

.

.

.

.

پیغامگیر خیام:

این چرخ فلک,عمر مرا داد به   باد/ممنون توام که کرده ای از من یاد/رفتم سرکوچه,منزل کوزه فروش/آیم چو به خانه,پاسخت خواهم داد

دسته ها : اشعار ناب
1393/12/7 9:37

الکی مثلا من یه دروغ میخوام بگم تا بخندونمتون . . .


.

.

.

.

.

.

.

.


ولی نه چون پیامبرمون (صلی الله علیه و آله) به اباذر غفاری فرمود :


واى اباذر! « واى به حال » کسى که براى آنکه مردم را بخنداند دروغ بـگوید!


👈بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۴۸.

چادر  خاکی نشان مادری زینب است

ارث زهرا صورت نیلوفری زینب است

خط فکرم بر گرفته از دمشق و کربلاست

هرچه دارم از دعای مادری زینب است                                  به حق ارباب الحسین ع العجل بقیه الله

دسته ها : اشعار ناب
1393/12/7 9:35
X