معرفی وبلاگ
امام خامنه ای زن را از دید اسلام، بزرگ خانه و گل و ریحانه خانواده خواندند و با اشاره به بحران زن در جوامع غربی، افزودند: در نظام اسلامی، كارهای فراوان برای احیای جایگاه حقیقی زن انجام شده اما هنوز مشكلات زیادی بخصوص در عرصه رفتار با زن در خانواده، وجود دارد كه باید با ایجاد پشتوانه های قانونی و اجرایی آنها را حل كرد. ایشان تأكید كردند: محیط خانواده برای زن باید محیطی امن، با عزت و آرامش بخش باشد تا زن بتواند وظیفه اصلی خود را كه حفظ خانواده است به بهترین وجه انجام دهد. خواهرم حجابت برادرم نگاهت
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 766900
تعداد نوشته ها : 1099
تعداد نظرات : 19
سوره قرآن 
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

٧ قاعده سعادت از امیر المومنین علی علیه السلام: ==========================  

١- از کسی بدت نیاید هر چند در حق تو اشتباه کرده ٢- نگران نباش هرچند که ناراحتی هایت به اوج رسیده باشد ٣- هر چند که به مقام بالا رسیدی ساده زندگی کن ٤- هرچند که بلاها فراوان شد ولی انتظار خیر داشته باش ٥- دست به خیر داشته باش حتی اگر خود در تنگنایی ٦- اگر قلبی پر از خون داری بازهم لبخند بزن ٧- برادر مسلمانت را از دعای خیرت به سبب غیابش محروم نکن ""به اندازه ارادتتان به امیر المومنین علی علیه السلام نشر دهید""

امام علی‏ علیه السلام:


لاتَفرَحَنَّ بِسَقطَةِ غَیرِکَ فَإنَّکَ لاتَدری ما یُحدِثُ بِکَ الزَّمانُ:


از زمین خوردن کسی شاد مشو که


نمیدانی گردش روزگار برای تو چه در استین دارد

ﻫﻮﺵ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﻣﻮﻻ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ

ﺷﺨﺼﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ، ﻭﺻﯿﺖ ﮐﺮﺩ :

۱۷ ﺷﺘﺮ ﻣﺮﺍ ﻃﻮﺭی ﺑیﻦ ۳ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ

ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﻧﺼﻒ ﺍﻧﻬﺎ ﺭﺍ

ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﻭﻣﻢ ﯾﮏ ﺳﻮﻡ ﺍﻧﻬﺎ ﺭﺍ

ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﮐﻮﭼﮑﻢ ﯾﮏ ﻧﻬﻢ

ﺍﺯﻣﺠﻤﻮﻉ ﺷﺘﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺭﺙ ﺑﺒﺮﻧﺪ.

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﺶ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﻭ ﺍﯾﻦ ﻭﺻﯿﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺘﺤﯿﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ

ﻣﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺍﯾﻦ ۱۷ ﺷﺘﺮﺭﺍﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﻨﯿﻢ؟

ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎﻧﻬﺎ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﺪ.

ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺍﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ ﻉ ﺭﻓﺘﻨﺪﺗﺎﻣﺸﮑﻞ ﺧﻮﺩﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﻨﻨﺪ.

ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺭﺿﺎﯾﺖ ﻣﯿﺪﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﺘﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺘﺮﺍﻥ ﺷﻤﺎ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﻢ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﻤﺎﯾﻢ؟

ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺑﻠﻪ

ﭘﺲ ﺷﺘﺮ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺘﺮﺍﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ

ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺰﺭﮒ.....

ﮐﻪ ﺳﻬﻤﺶ ﻧﺼﻒ ﺷﺘﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ،

ﻧﻪ ﺷﺘﺮ ﺩﺍﺩ ‏( ۹ = ۲ ÷۱۸‏) .

ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﻭﻡ ......

ﮐﻪ ﺳﻬﻤﺶ ﺛﻠﺚ ﺷﺘﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ،

ﺷﺶ ﺷﺘﺮ ﺩﺍﺩ ‏(۶ = ۳ ÷۱۸ ‏) ﻭ

ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺳﻮﻡ ......

ﮐﻪ ﺳﻬﻢ ﺍﻭ ﯾﮏ ﻧﻬﻢ ﺑﻮﺩ،

ﺩﻭ ﺷﺘﺮ ﺩﺍﺩ ‏( ۲ = ۹ ÷۱۸‏)

ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﯾﮏ ﺷﺘﺮ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺘﺮ ﺧﻮﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩ. ‏(۱۷ = ۹ + ۶ +۲ ‏)‏

( ﻋَﻠیّ ﻣَﻊ ﺍﺍﻟﺤَﻖ ﻭَﺍﻟﺤﻖّ ﻣَﻊ ﺍﻟﻌَﻠی )

امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) بالای بام خانه خرما تناول می کرد و در آن زمان حضرت در سنین جوانی بود ، سلمان  ( رضوان الله علیه ) در حیاط  آن خانه لباس خود را می دوخت ، حضرت دانه خرمائی به طرف او رها کرد .


سلمان گفت : ای علی (علیه السلام ) با من شوخی میکنی در حالی که من پیرمرد و شما جوان و کم سن و سال هستید ؟


علی ( علیه السلام ) فرمودند : ای سلمان ، مرا از نظر سن و سال کوچک و خودت را خیلی بزرگ خیال کرده ای ؟ قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای ؟ چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجاتت داد ؟


سلمان با شنیدن این کلمات از امیرالمومنین ( علیه السلام ) به وحشت افتاد و عرض کرد : از کیفیت آن جریان برایم بگوئید .


علی  ( علیه السلام )  فرمودند : 


تو وسط آب ایستاده بودی و از شیری که در آنجا بود می ترسیدی ، دست ها را به دعا بلند کردی و از خداوند متعال  نجات خود را طلبیدی ، خداوند هم دعایت را اجابت و مرا به فریاد تو رساند . من هم آن اسب سواری هستم که زره او بر روی شانه اش و شمشیرش به دستش بود و ضربه ای بر آن شیر وارد کردم که او را دو نیم کرد و تو خلاص شدی .


سلمان عرض کرد : نشانه دیگری در آنجا بود برایم بیان فرمائید .


حضرت دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود : این همان هدیه تو است به آن اسب سوار ! سلمان  با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد با عجله خدمت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم )  شرفیاب شد و عرض کرد ای رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) من اوصاف شما را در انجیل خواندم و محبت شما در دلم جای گرفت ، همه ادیان غیر از دین شما را رها کردم و آن را از پدرم مخفی نمودم تا سرانجام متوجه شد و نقشه کشتن مرا کشید ولی دلسوزی او نسبت به مادرم مانع می شد و دائما چاره ای در قتل من می اندیشید و مرا به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد ، تا اینکه فرار کردم ، به محلی به نام دشت ارژن  رسیدم در آنجا ساعاتی استراحت کردم احتیاج به آب پیدا کردم لباس های خود را بیرون آوردم و داخل رود خانه ای که در همان نزدیکی بود رفتم . ناگهان شیری آمد و روی لباس های من ایستاد . وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند متعال نجات خود را درخواست نمودم که ناگاه اسب سواری پدیدار شد و با یک ضربه شیر را به دو نیم کرد .


من از آب بیرون آمدم لباس به تن کردم و خودم را بر رکاب اسبش انداختم و آن را بوسیدم و چون فصل بهار بود صحرا و اطراف رودخانه پر از گل و سنبل بود شاخه گلی گرفتم و به او هدیه کردم و تشکر نمودم .چون گلها را گرفت از چشمان من ناپدید گشت  و اثری از او ندیدم ، از این جریان بیش از صد سال  می گذرد و من این قصه را برای احدی نگفته ام امروز علی ( علیه السلام ) تمام آن قضیه را بیان فرمود و همان شاخه گل را به من نشان داد ؟


رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند :


ای سلمان ، هنگامی که مرا به آسمان بردند تا جائیکه جبرائیل توقف نمود و من تا کنار عرش الهی بالا رفتم در حالی که پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت ...


وقتی سفر معراج تمام شد و من به زمین برگشتم علی ( علیه السلام ) بر من وارد شد و پس از عرض سلام و تبریک به خاطر الطاف و عنایاتی که خداوند متعال در این سیر ملکوتی به من نموده از تمام گفتگوهای من با پروردگارم خبر داد .


بدان ای سلمان ، هر کدام از انبیاء و اولیاء از زمان حضرت آدم ( علیه السلام ) تا کنون که گرفتار شده است  علی ( علیه السلام ) او را از گرفتاری نجات داده است .


نفس الرحمان صفحه ۲۷ ، محدث نوری

القطره جلد ۱ ، آیت الله علامه سیداحمد مستنبط ، صفحه ۲۸۲

از حضرت علی  علیه السلام سوال کردند:

تو ادعا می کنی خدا رو شناختی بگو 

آیا این خدای تو میتونه تمام دنیا رو داخل یک تخم مرغ جا بده

درحالی که 

نه دنیا کوچک بشه

نه تخم مرغ بزرگ


حضرت فرمودند:


به اطرافت نگاه کن

چه می بینی

آن مرد عرض کرد

آسمان پهناور

کوه ها 

دشتها

مردمان بسیار

....

حضرت فرمودند خالا چشم هایت روببند

بگو چه می بینی

مرد گفت

چیزی نمی بینم

حضرت علی فرمودند

ببین 

خداوند تمام دنیا رو 

درکوچکتر از 

تخم مرغ 

جای داده



اللهم 

صل 

علی

علی ابن ابیطالب



فضیلت یاقوت و زبرجد و زمرد



در حدیث معتبر از حضرت علی بن موسی الرضاعلیه السلام منقول است: انگشتر یاقوت در دست کنید که پریشانی را زایل میکند.

از امام جعفر صادقعلیه السلام مروی است: سنّت است انگشتر یاقوت در دست داشتن. از امام موسی کاظمعلیه السلام منقول است:

انگشتر زمرّد در دست کردن موجب آسانی است که در آن هیچ دشواری نباشد. در حدیث دیگر از امام رضاعلیه السلام به همین

لفظ وارد شده است، امّا به لفظ زبرجد. و فرمود: انگشتر زمرد در دست داشتن، فقر را به توانگری بدل میکند. و فرمود: هرکه

انگشتری یاقوت زرد در دست کند فقیر نشود.

۱۰ حدیث زیبا در مورد برکت در زندگی


در میان سخنان بزرگان دین ، گنج هایی وجود دارد که شاید عمل به حتی یکی از آنها ضمانت خوشبختی و سعادت ما در زندگی باشد ،  در اینجا تلاش کرده ایم ۱۰ حدیث مهم در باب برکت و رزق و روزی در زندگی تقدیم شما کنیم.


پیامبر گرامی اسلام فرمودند :


نیکى و نیکوکاران را دوست بدارید. سوگند به آن که جانم به دست اوست، برکت و تندرستى، با نیکى و نیکوکاران است.


پیامبر گرامی اسلام فرمودند :


در پى روزى و نیازها، سحر خیز باشید؛ چرا که حرکت در آغاز روز، [مایه] برکت و پیروزى است.


پیامبر گرامی اسلام فرمودند :


بدان که راستگویى، پر برکت است و دروغگویى، شوم.


پیامبر گرامی اسلام فرمودند :


تا وقتى مردم امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنند و یکدیگر را در نیکى و تقوا، یارى مى‏رسانند، در خیر و نیکى‏اند، آن‏گاه که چنین نکنند، برکت‏ها از آنان گرفته مى‏شود و بعضى بر بعض دیگر مسلّط مى‏گردند و در زمین و در آسمان، هیچ یاورى نخواهند داشت.


پیامبر گرامی اسلام فرمودند :


نماز شب، موجب رضایت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پیامبران، نور معرفت، ریشه ایمان، آسایش بدن‏ها، مایه ناراحتى شیطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مایه اجابت دعا، قبولى اعمال و برکت در روزى است.


امام علی – علیه السلام- فرمودند :


پیروان ما کسانى‏اند که در راه ولایت ما بذل و بخشش مى‏کنند، در راه دوستى ما به یکدیگر محبت مى‏نمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مکتب ما به دیدار هم مى‏روند. چون خشمگین شوند، ظلم نمى‏کنند و چون راضى شوند، زیاده روى نمى‏کنند، براى همسایگانشان مایه برکت‏اند و نسبت به هم‏نشینان خود در صلح و آرامش‏اند.


امام علی – علیه السلام- فرمودند :


هرگاه نیّت‏ها فاسد باشد، برکت از میان مى‏رود.


امام کاظم – علیه السلام – فرمودند :


مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگى، برکت، رشد و توفیقى از سوى خداست.


امام صادق – علیه السلام – فرمودند :


صله رحم، انسان را خوش اخلاق، با سخاوت و پاکیزه جان مى نماید و روزى را زیاد مى کند و مرگ را به تأخیر مى اندازد.


امام صادق – علیه السلام – فرمودند :


اگر در میان مردم عدالت برقرار شود، همه بى‏نیاز مى‏شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى‏فرستد و زمین برکت خویش را بیرون مى‏ریزد.



چهل حدیث رحمت از حضرت امیرالمومنین امام علی (ع)


السلام علیک یا امیرالمومنین علی (ع)


۱ ـ قالَ الاْمامُ علىّ بن أبی طالِب أمیرُ الْمُؤْمِنینَ (عَلَیْهِ السلام) :


إغْتَنِمُوا الدُّعاءَ عِنْدَ خَمْسَهِ مَواطِنَ: عِنْدَ قِرائَهِ الْقُرْآنِ، وَ عِنْدَ الاْذانِ، وَ عِنْدَ نُزُولِ الْغَیْثِ، وَ عِنْدَ الْتِقاءِ الصَفَّیْنِ لِلشَّهادَهِ، وَ عِنْدَ دَعْوَهِ الْمَظْلُومِ، فَاِنَّهُ لَیْسَ لَها حِجابٌ دوُنَ الْعَرْشِ.([۱])


حضرت امیر المومنین امام علی (علیه السلام) فرمود: پنج موقع را براى دعا و حاجت خواستن غنیمت شمارید:


موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد ـ فى سبیل اللّه ـ موقع ناراحتى و آه کشیدن مظلوم. در چنین موقعیت ها مانعى براى استجابت دعا نیست.


 


۲ـ قالَ(علیه السلام): اَلْعِلْمُ وِراثَهٌ کَریمَهٌ، وَ الاْدَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَ الْفِکْرَهُ مِرآهٌ صافِیَهٌ، وَ الاْعْتِذارُ مُنْذِرٌ ناصِحٌ، وَ کَفى بِکَ أَدَباً تَرْکُکَ ما کَرِهْتَهُ مِنْ غَیْرِکَ.([۲])


فرمود: علم; ارثیه اى با ارزش، و ادب; زیورى نیکو، و اندیشه; آئینه اى صاف، و پوزش خواستن; هشدار دهنده اى دلسوز خواهد بود. و براى با أدب بودنت همین بس که آنچه براى خود دوست ندارى، در حقّ دیگران روا نداشته باشى.


 


۳ـ قالَ(علیه السلام): اَلـْحَقُّ جَدیدٌ وَ إنْ طالَتِ الاْیّامُ، وَ الْباطِلُ مَخْذُولٌ وَ إنْ نَصَرَهُ أقْوامٌ.([۳])


فرمود: حقّ و حقیقت در تمام حالات جدید و تازه است گر چه مدّتى بر آن گذشته باشد. و باطل همیشه پست و بى أساس است گر چه افراد بسیارى از آن حمایت کنند.


 


۴ـ قالَ(علیه السلام): اَلدُّنْیا تُطْلَبُ لِثَلاثَهِ أشْیاء: اَلْغِنى، وَ الْعِزِّ، وَ الرّاحَهِ، فَمَنْ زَهِدَ فیها عَزَّ، وَ مَنْ قَنَعَ إسْتَغْنى، وَ مَنْ قَلَّ سَعْیُهُ إسْتَراحَ.([۴])


فرمود: دنیا و اموال آن، براى سه هدف دنبال مى شود: بى نیازى، عزّت و شوکت، آسایش و آسوده بودن. هر که زاهد باشد; عزیز و با شخصیّت است، هر که قانع باشد; بى نیاز و غنى گردد، هر که کمتر خود را در تلاش و زحمت قرار دهد; همیشه آسوده و در آسایش است.


 


۵ـ قالَ(علیه السلام): لَوْ لاَ الدّینُ وَ التُّقى، لَکُنْتُ أدْهَى الْعَرَبِ.([۵])


فرمود: چنانچه دین دارى و تقواى الهى نمى بود، هر آینه سیاستمدارترین افراد بودم ـ ولى دین و تقوا مانع سیاست بازى مى شود ـ .


 


۶ـ قالَ(علیه السلام): اَلْمُلُوکُ حُکّامٌ عَلَى النّاسِ، وَ الْعِلْمُ حاکِمٌ عَلَیْهِمْ، وَ حَسْبُکَ مِنَ الْعِلْمِ أنْ تَخْشَى اللّهَ، وَ حَسْبُکَ مِنَ الْجَهْلِ أنْ تَعْجِبَ بِعِلْمِکَ.([۶])


فرمود: ملوک بر مردم حاکم هستند و علم بر تمامى ایشان حاکم خواهد بود، تو را در علم کافى است که از خداوند ترسناک باشى; و به دانش و علم خود بالیدن، بهترین نشانه نادانى است.


 


۷ـ قالَ(علیه السلام): ما مِنْ یَوْم یَمُرُّ عَلَى ابْنِ آدَم إلاّ قالَ لَهُ ذلِکَ الْیَوْمُ: یَابْنَ آدَم أنَا یَوُمٌ جَدیدٌ وَ أناَ عَلَیْکَ شَهیدٌ.


فَقُلْ فیَّ خَیْراً، وَ اعْمَلْ فیَّ خَیْرَاً، أشْهَدُ لَکَ بِهِ فِى الْقِیامَهِ، فَإنَّکَ لَنْ تَرانى بَعْدَهُ أبَداً.([۷])


فرمود: هر روزى که بر انسان وارد شود، گوید: من روز جدیدى هستم، من بر اعمال و گفتار تو شاهد مى باشم. سعى کن سخن خوب و مفید بگوئى، کار خوب و نیک انجام دهى. من در روز قیامت شاهد اعمال و گفتار تو خواهم بود. و بدان امروز که پایان یابد دیگر مرا نخواهى دید و قابل جبران نیست.


 


۸ـ قالَ(علیه السلام): فِى الْمَرَضِ یُصیبُ الصَبیَّ، کَفّارَهٌ لِوالِدَیْهِ.([۸])


فرمود: مریضى کودک، کفّاره گناهان پدر و مادرش مى باشد.


 


۹ـ قالَ(علیه السلام): الزَّبیبُ یَشُدُّ الْقَلْبِ، وَ یُذْهِبُ بِالْمَرَضِ، وَ یُطْفِىءُ الْحَرارَهَ، وَ یُطیِّبُ النَّفْسَ.([۹])


فرمود: خوردن مویز ـ کشمش سیاه ـ قلب را تقویت، مرض ها را برطرف، و حرارت بدن را خاموش، و روان را پاک مى گرداند.


 


۱۰ـ قالَ(علیه السلام): أطْعِمُوا صِبْیانَکُمُ الرُّمانَ، فَإنَّهُ اَسْرَعُ لاِلْسِنَتِهِمْ.([۱۰])


فرمود: به کودکان خود أنار بخورانید تا زبانشان بهتر و زودتر باز شود.


 


۱۱ـ قالَ(علیه السلام): أطْرِقُوا أهالیکُمْ فى کُلِّ لَیْلَهِ جُمْعَه بِشَیْء مِنَ الْفاکِهَهِ، کَیْ یَفْرَحُوا بِالْجُمْعَهِ.([۱۱])


فرمود: در هر شب جمعه همراه با مقدارى میوه ـ یا شیرینى،… ـ بر اهل منزل و خانواده خود وارد شوید تا موجب شادمانى آن ها در جمعه گردد.


th


۱۲ـ قالَ(علیه السلام): کُلُوا ما یَسْقُطُ مِنَ الْخوانِ فَإنَّهُ شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داء بِإذْنِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، لِمَنْ اَرادَ أنْ یَسْتَشْفِیَ بِهِ.([۱۲])


فرمود: آنچه اطراف ظرف غذا و سفره مى ریزد جمع کنید و بخورید، که همانا هرکس آن ها را به

.

.

امام کاظم (ع) از پدر بزرگوارش(امام صادق ع) پرسید: آیا دو فرشته ای که خداوند بر هر انسانی گماشته هنگامی که فردی اراده گناه یا عمل صالحی بکند آنها را از اراده و قصد انسان با خبر می گرداند؟ امام فرمودند: آیا بوی مدفوع با بوی عطر یکی است؟ گفتم: نه ,فرمود: به راستی وقتی بنده ای قصد کار خوب می کند نفس او خوشبو می شود و از نفسش عطر بیرون می آید و زمانی که قصد گناه کند از نفسش بوی بد و گند درآید و چون آن کار را بکند زبانش قلم آن فرشته می شود و با آب دهان آن گناهکار، کار را برای او ثبت می کند.  محجه البیضاء، ج 5، ص 47

.

امام علی علیه السلام

کسی که زیاد درباره گناهان فکر کند گناهان او را به سوی خود بکشاند.


تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 186 ، ح 3543

کلامی زیبا ازامیر المومنین علی علیه السلام..


ای مالک ! بدان اگر مهربان باشی  تورا به داشتن انگیزه های  پنهان متهم میکنند، ولی مهربان باش. اگرشریف و درستکارباشی فریبت میدهند ،  ولی شریف ودرستکار باش .   نیکیهای امروزت را فراموش میکنند، ولی نیکوکار باش .  بهترینهای خودت را به دیگران ببخش ، حتی اگر اندک باشد . درانتها خواهی دید آنچه می ماند میان تو و خدای توست، نه میان تو ومردم.......


*نهج البلاغه *

X