معرفی وبلاگ
امام خامنه ای زن را از دید اسلام، بزرگ خانه و گل و ریحانه خانواده خواندند و با اشاره به بحران زن در جوامع غربی، افزودند: در نظام اسلامی، كارهای فراوان برای احیای جایگاه حقیقی زن انجام شده اما هنوز مشكلات زیادی بخصوص در عرصه رفتار با زن در خانواده، وجود دارد كه باید با ایجاد پشتوانه های قانونی و اجرایی آنها را حل كرد. ایشان تأكید كردند: محیط خانواده برای زن باید محیطی امن، با عزت و آرامش بخش باشد تا زن بتواند وظیفه اصلی خود را كه حفظ خانواده است به بهترین وجه انجام دهد. خواهرم حجابت برادرم نگاهت
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 777661
تعداد نوشته ها : 1099
تعداد نظرات : 19
سوره قرآن 
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
پیامبر اکرم ص اشاره به کوهی بزرگ کردند و خطاب به اصحابشان فرمودند اگر این کوه طلای ناب بشود و تمام آن را در راه خدا به یتیمان و فقیران انفاق کنید جبران قضا شدن دو رکعت نماز صبحتان نمی شود. إنشاالله که نماز صبح ما به خاطر بیداری شب قضا نشود

دلیل علمی سجده کردن: 


  ( لطفاً حتماً بخوانید )


یک دانشمند غیر مسلمان(از اروپا)تحقیقاتی انجام داده است، شامل یافتن بهترین روش برای خارج کردن امواج الکترومغناطیسی که به بدن آسیب می رساند.


 با گذاشتن پیشانیتان بیشتر از یک بار بر زمین، زمین امواج الکترومغناطیس مضر را تخلیه می کند.

 این شبیه اتصال ساختمان ها با زمین است تا وقتی احتمال برخورد سیگنال های الکتریکی(مانند رعد و برق) وجود دارد، امواج از طریق زمین تخلیه شود. 


آنچه این تحقیق را بیش تر شگفت انگیز می کند، این است که بهتر است که پیشانیتان را بر خاک بگذارید!

 و آنچه شگفت انگیز تر است اینکه بهترین راه که پیشانی خود را بر خاک بگذارید،در حالتی است که رو به مرکز زمین باشید.


 چرا که در این حالت امواج الکترومغناطیس بهتر تخلیه خواهد شد!!

 

و بیشتر تعجب خواهید کرد وقتی بدانید بر اساس اصول علمی ثابت شده است که شهر مکه مرکز زمین است و کعبه درست در مرکز زمین قرار دارد!!!


بنابراین سجده کردن درنماز، بهترین راه برای تخلیه سیگنال های مضر از بدن است...


  پیشانیت را بر خاک بگذار:


 ((سبحان ربی الاعلی وبحمده))...


(اگر دوست داشتید منتشر کنید)

1393/10/1 12:52

آیا دلیل تاکید بر نماز صبح را میدانید ؟  باخواب غلظت خون بالا میرود

 وهرچه به صبح نزدیک میشویم خون غلیظ تر میشود 

ودرست لحظات نزدیک شدن به اذان به حداعلا می رسد

 کسانی که بیدار میشوند با وضو گرفتن قدری خون تنظیم میشود 

وبا خواندن نماز بدن کاملا بالانس شده وبه حالت نرمال باز میگردد

 بیخود نیست میگوییم خدا ازمادر هم مهربانتر است ولله الحمد

کسانیکه با یوگا و نرمش های آرامش بخش و انرژی درمانی آشنایند میدانن، چاکراها نقاط ورود و خروج انرژی به بدن هستند.

اگر دقت کرده باشید هنگام وضو گرفتن تنها جایی که از پایین به بالا شسته میشود مسح پاست .


شما از نقطه ی انگشت شست پا دست خود را به سمت بالا میکشید . چرا ؟؟؟ ... تنها جاییکه انرژی مثبت به بدن برمیگردانید مسح پا میباشد.


در تمام مراحل وضو گرفتن با هفت چاکرای بدن سر و کار داریم.  در تمام مراحل از تمام چاکراها به وسیله ی آب که منبع پاکی و قداسته انرژی های منفی بدن رو به سمت خارج دفع کرده 

و در مرحله ی آخر وضو گرفتن انرژی مثبت رو وارد بدن میکنیم 🌿

پخش این پیام دینی صدقه جاریه است.🌿......

1393/10/1 12:46

فیزیک نماز...


همه میدانیم در بدن ما میلیونها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدنمان به وسیله تحریک الکتریکی این عصبها صورت میگیرد. اگه انسان درهرنقطه اززمین رو به قبله بایستد،میدان مغناطیسی بدنش برمیدان زمین منطبق میگردد و مادامی که درنمازاست،میدان بدنش منظم میشود. 

دربدن انسان موءنث ماهی یکبار تغییرولتاژشدیدایجاد میشودومیدان بدن به منظم ترین حالت خودمیرسدوبه همین دلیل است که زنان دراین مدت نیازندارندکه نماز بخوانند.

بارهای زائدی که دراثرتحریکات الکتریکی اعصاب بوجود می آیند،مانندمیدان بدن برامواج مغزی اثر سوء دارند و این اثرات درنواحی که اعصاب درآن تحریک بیشتری دارند خطرات جدی تری ایجاد میکنند وبایدهرچه سریعترازآن نواحی دورشوند. به طرزحیرت آوری میبینیم که این نواحی دقیقا"باید دروضو شسته شوند وهرچه این آب خالصترباشد،تاثیرگذارتراست. 

بادفع بارهای زاید بدن دروضوء، امواج مغزی درایده آلترین حالت قرارمیگیرند. حالت تمرکزی که درزمان نمازدرانسان ایجادمیشود،تشعشع امواج آنها رابه اندازه قابل توجهی بالا میبردوتوانایی مغز را درتولید این امواج بیشتر میکند. 

کجا ا

"برگرفته از کتاب:فیزیک در قرآن

1393/10/1 12:46
 

پاسخ:

در ابتدا لازم است که با مفهوم نماز آشنا شویم: مفهومی که امروز از کلمه «نماز» در زبان فارسی و «صلوة» در زبان عربی می فهمیم، همین فریضه معلوم و معین است که با ارکان خاصه و مقدمات و مقارنات و شکل و هیات معین به قصد قربت پروردگار، أدا می شود، که اول آن تکبیرة الاحرام و آخر آن سلام است, که یک اصطلاح شرعی و فقهی است که شارع مقدس آن را وضع فرموده است.
لیکن... در اصطلاح لغوی «صلوة» یک معنای وسیع تری دارد و به معنای دعا و نیایش و درخواست و مطلق خواستن است. علت اینکه شارع مقدس هم نماز را، به نام «صلوة» نامیده، این است که «صلوة» در واقع یک نوع خواستن و دعا است. البته، دعایی خاص و ویژه، که شارع مقدس آن را وضع کرده است.(1)
نماز، که نقش بنیادی و اساسی، در نزدیک کردن و پیوند دادن انسان با خداوند متعال دارد، دارای اهمیت و فوایدی است که این اهمیت از قرآن کریم، کلمات و افعال معصومین (ع) و توجه و دقت در خود نماز قابل استفاده است که به اختصار بیان می شود:

اهمیت نماز
الف) اهمیت نماز در قرآن کریم:در قرآن مجید که مجموعه راهنمایی ها و دستور العملهای زندگی سعادتمندانه بشریت آمده است، درباره خمس 1 آیه، درباره روزه 13 آیه، درباره حج 18 آیه و درباره زکات 23 آیه آمده است اما درباره نماز بیش از 122 آیه، نازل شده که طی آن اهمیت، احکام و مسایل مهم نماز مطرح گردیده است.(2)

ب) اهمیت نماز در کلام و افعال معصومین (ع):1ـ نماز، اولین پرسش: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «ستون دین، نماز است و از میان اعمال انسان در رستاخیز، نماز نخستین عملی است که مورد رسیدگی قرار می گیرد اگر صحیح بود، سایر اعمال نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت و اگر نه باقی اعمال نیز مردود خواهد بود».(3)
2ـ نماز، جامعترین عبادتها: امام صادق (ع) می فرماید: هیچ عملی معادل نماز نیست زیرا نماز جامع ترین، معتبرترین و بالاترین عبادت و خدمت است.(4)
3ـ نماز، ریشه دین: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «دین اسلام مثل درختی است که ایمان تنه آن و نماز ریشه های آن است.(5)
4ـ نماز، بهترین وسیله تقرب: معاویة بن وهب از امام صادق (ع) سئوال می کند، بهترین چیزی که بندگان به وسیله او، به خداوند نزدیک می شوند، چیست و محبوبترین وسیله تقرب، در نزد خداوند کدام است؟ حضرت جواب دادند، بعد از معرفت خداوند، برای تقرب به خدا عملی بهتر از نماز نمی شناسم آیا به عیسی بن مریم نگاه نمی کنی که فرمود: خداوند به من نماز و زکات را سفارش کرده که تا زنده ام آنها را بپا دارم.(6)
5ـ نماز، ستون دین: امام باقر (ع) می فرماید: نماز ستون دین است، مَثَل آن همانند ستون خیمه است که وقتی استوار باشد، میخها و طنابها پا برجاست و هرگاه ستون آن کج و شکسته شود. هیچکدام از آنها استوار نمی ماند.(7)

ج) اهمیت نماز، در خود نماز:نماز، انسان بی نهایت کوچک را، با آفریدگار بی نهایت بزرگ پیوند می دهد و بهترین تبلور خضوع جان در برابر جانان است. نماز، عالیترین نمایش عبودیت و بندگی خداوند است که با کلام و اعمال، عمل، قلب و روح انسان و پرستش او را به نمایش می گذارد که هیچ یک از واجبات دیگر، از چنین ویژگی، برخوردار نیست زیرا، هر رکن و اجزائی از نماز، حکایت کننده ی بابی از ابواب معارف و تقرب به خداوند را، در بر دارد.
1ـ سوره حمد تبیین اصول دین: در نماز، سوره حمد خوانده می شود که از طرفی دو اصل اعتقادی هر مسلمانی را تشکیل می دهد و از طرف دیگر طبق حدیثی که از پیامبر (ص) وارد شده، ارزش و محتوای سوره حمد هم وزن و هم سنگ با کل قرآن کریم شمرده شده است.
2ـ رکوع: رکوع در نماز، از بهترین نوع اظهار بندگی است. کسانی به خداوند نزدیک می شوند که در اظهار ادب، کوتاهی نکرده باشند. امام صادق (ع) می فرماید: و فی الرکوع ادبٌ و فی السجود قربٌ و من لا یحسن الادب لا یصلح القرب(8) در رکوع نماز ادب است و در سجودش قرب و هر که ادب را نیکو به جا نیاورد، شایسته قرب نیست.
3ـ سجود: سجده، نشان تذلل و خاکساری در برابر خداوند وعالیترین درجه عبودیت است، زیرا انسان با سجده، خود را همرنگ با هستی می کند، قرآن می فرماید: تمام آنچه در آسمان و زمین وجود دارد برای خدا سجده می کند.(9)
4ـ تشهد: در تشهد، گواهی به یگانگی خداوند و رسالت پیامبر اکرم (ص) در کنار هم آمده است که پیوند نبوت و رهبری را با توحید و عبودیت می رساند ، در حمد با زبان جمع، اظهار عبودیت و استعانت می کردیم، ولی در تشهد به صورت انفرادی. شاید گویای این باشد که این گواهی را هر کس باید با آگاهی و اعتقاد عمیق خود اظهار بدارد و بیعت خویش را به خدا و رسول او تجدید نماید.(10)

                                                                                نرم افزار پاسخ

 


پاورقی:

1. دعوتی، سید ابوالفتوح، نماز یعنی رهبری، قم، انتشارات ستاد اقامه نماز، چاپ دوم، 1375، ص14 و 13.
2. صادقی اردستانی، احمد، جلوه های نماز در قرآن و حدیث، چاپ اول، 1374، ص12، و امام خمینی، پرواز ملکوت، مؤسسه مطبوعاتی دار الکتاب، ج1، ص9.
3. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج82، ص227.
4. همان، ص 219. «ان طاعة الله خدمته فی الارض فلیس شیءٌ من خدمته بعدل الصلاة».
5. همان، ص213.
6. فیض کاشانی، ملامحسن، محجه البیضاء، ج1، ص339.
7. مجلسی، محمد باقر، همان، ص234.
8. همان، ص108.
9. نمل: 49.
10. قرائتی، محسن، پرتوی از اسرار نماز، انتشارات ستاد اقامه نماز، ص 186ـ172.


1393/8/2 12:28
 

1) امام محمد باقر(ع) به علقمه فرمود: پس از آنکه به آن حضرت با سلامی اشاره کردی، دو رکعت نماز بخوان و سپس زیارت عاشورا را بخوان. هنگامی که این زیارت را خواندی در حقیقت او را به چیزی خواندی که هر کس از ملائکه که بخواهند او را زیارت کنند، به آن می خوانند و خداوند برای تو هزار هزار حسنه می نویسد و از تو هزار هزار سیئه محو می نماید و تو را هزار هزار مرتبه بالا می برد و همانند کسانی می باشی که در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند. حتی در درجات آنها هم شریک می شوی. (کامل الزیارات- ص 74)

 19.jpg

2) امام صادق(ع) به صفوان می فرماید: زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خیر را برای خواننده آن تضمین می کنم، اول زیارتش قبول شود. دوم سعی و کوشش او شکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند     بزرگ برآورده شود و نا امید از درگاه او برنگردد زیرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (بحارالانوار-جلد 98-ص 300)

 

3) در روایت دیگر می خوانیم : اگر مردم می دانستند زیارت امام حسین(ع) چه ارزشی دارد، از شدت شوق و علاقه می مردند و  حسرت رسیدن به آن پاداش ها، جسم و روح آنها را پاره پاره می کرد." (بحارالانوار-جلد 101 –ص 18)

 

4) زیارت امام حسین(ع) بر هر مؤمنی که اقرار به امامت ایشان داشته باشد، واجب است.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 69)

 

5) کسی که امام حسین(ع) را تنها برای رضا و خوشنودی پروردگار، و نه برای کسب شهرت زیارت کند، خداوند تمامی گناهان او را پاک می کند.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)

 

6) اگرکسی بدون عذر موجه امام حسین(ع)  را زیارت نکند، از اهل آتش خواهد بود.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)

 

7) کسی که امام حسین(ع) را زیارت نکند شیعه اهل بیت نیست.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)

1393/8/2 12:15

قهر کردن و عدم پذیرش نماز

 


 

در هر حال هم خود قهر و هم عواملی که به ایجاد و تداوم آن مربوط می‌شوند استرس‌زا هستند. افکار منفی آزاد دهنده در حالت قهر شدیدا فعال می‌شوند. فرد در حال قهر بیشتر از حالتهای عادی به ویژگیها ، گفتار و رفتار منفی فرد مقابل توجه می‌کند، در حالی که در حالت برقراری دوستی این دسته از افکار بسیار کاهش می‌یابند

 


 

1- مصادیق قهر به حسب افراد و سن و سال وجنسیت و شرایط آنها متفاوت است . گاهی قهر کردن معنایش برخورد سرد وگاهی کم محلی و بی محلی کردن و گاهی غذا نخوردن و گاهی حرف نزدن و گاهی به تلفن و پیامک جواب ندادن است .

2- فردی که قهر می‌کند هدفی دارد و در واقع با قطع ارتباط می خواهد مطلب خود را به اطرافیان یا به فرد مقابل بیان کند.

3- به طور کلی هدفی که در این رابطه مورد نظر فرد است معمولا برای بیان یک ناراحتی یا یک هیجان منفی است. فرد می خواهد به طرف مقابل بگوید که ناراحت است، یا می‌خواهد کاری کند رفتار او را تغییر دهد و ... . در هر حال قهر کردن به صورت یک وسیله و یک مکانیزم در آمده است که در مواقع ناراحتی از فرد سر می‌زند.

4- انسان یک موجود اجتماعی است. وجود وابسته به شبکه اجتماعی است که در آن قرار می‌گیرد و انسان به برقراری روابط با دیگران نیازمند است. چنین نیازی نه تنها یک نیاز جسمی بلکه عمیقا یک نیاز روانی است. بنابراین دور ماندن از چنین روابطی برای وی فوق‌العاده دشوار است، مگر افرادی که به اختلالاتی دچارند که دوری از روابط اجتماعی را ترجیح می‌دهند.

بنابراین بازگشت به وضعیت قبلی و تمایل به آن معمولا وجود دارد

در روایت است‌، وقتی‌، شخص‌، می‌پرسد: "یا رسول‌الله! پدر و مادر، به من ظلم می‌کنند، آیا می‌توانم آن دو را ترک کرده و قهر کنم‌؟"، حضرت گفتند: "اگر این کار را کنی‌، خدا نیز از تو دوری می‌کند. از آن دو، دور نشو، تا خداوند، یار و یاورت باشد

 ناراحتیهای حاصل از قطع روابط

در هر حال هم خود قهر و هم عواملی که به ایجاد و تداوم آن مربوط می‌شوند استرس‌زا هستند. افکار منفی آزاد دهنده در حالت قهر شدیدا فعال می‌شوند. فرد در حال قهر بیشتر از حالتهای عادی به ویژگیها ، گفتار و رفتار منفی فرد مقابل توجه می‌کند، در حالی که در حالت برقراری دوستی این دسته از افکار بسیار کاهش می‌یابند.

5- در رابطه با قهر کردن به خاطر تهمت زدن و توهین فرد باید گفت که گاهی قهر جنبه نهی از منکر و جهت تربیتی دارد . مثلا گاهی اوقات والدین برای کاهش رفتار نامناسب در فرزند خود از ابزار قهر استفاده می‌کنند و به عبارتی می‌خواهند به این روش ناراحتی خود را از رفتار کودک بیان کنند . در مورد نهی از منکر گفته شده که اگر نهی لفظی و زبانی ما در بازداشتن فردی از انجام منکر اثری نداشت صورتی که بی توجهی به او و برخورد سرد و سنگین با او در تغییر روش و عمل او موثر بود باید این راه را برگزید و در واقع این نوعی علاج مشکل و عامل باز دارنده از منکراست و مصداق اطاعت امر خداوند و عمل به وظیفه شرعی است نه برخوردی از سر لجاجت و عصبانیت و یا انتقام و تشفی دل .

6- در مورد قطع رابطه و قهر کردن با کسی به خاطر تهمت زدن و توهین او باید توجه داشت که اگر تهمت زدن از طرف این فرد موردی و اتفاقی بوده و فردی مثبت و خوب و شایسته بوده که دچار این اشتباه شده قهر با او باید مصداق نهی از منکر و در راستای عمل به این وظیفه باشد و طبیعی است که باید محدود و کوتاه مدت و مقطعی باشد و اما اگر فردی منفی است که تهمت زدن و اهانت به افراد کار همیشه و روش و برنامه دائم او است موردی برای رفاقت و ادامه دوستی و ارتباط با او وجود ندارد .

قهر در قرآن :

آیا در قرآن در مورد قهر کردن و عواقب آن آیاتی آمده است‌؟

قهر

قرآن‌، در عین حال که بیان کنندة همه چیز است‌، امّا کلیّات در آن آمده است و خداوند، تبیین و تفسیر جزئیات را، بر عهدة پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام ‌: گذاشته است‌.(جهت اطلاع بیشتر می‌توانید به اصول کافی‌، کتاب ایمان و کفر، باب هجرة (قهر کردن‌) آمده‌، مراجعه کنید.) در مورد قهر کردن نیز، در قرآن‌، مطالبی کلّی آمده است‌.

قرآن‌، با تعابیری مانند هجرة‌، یقطعون‌، اعراض‌، نشوز، بحث قهر کردن را مطرح کرده است‌. در زیر، به برخی از موارد اشاره می‌شود.

1. در آیه بیست و پنج از سوره رعد آمده است‌: "وَ یَقْطَعُون‌َ مَآ أَمَرَ اللَّه‌ُ..." از مصادیق این قطع رابطه‌، قطع رابطه با خویشان است‌. در همین آیه‌، چنین عملی را، از مفاسد در زمین می‌داند.

در روایت است‌، وقتی‌، شخص‌، می‌پرسد: "یا رسول‌الله! پدر و مادر، به من ظلم می‌کنند، آیا می‌توانم آن دو را ترک کرده و قهر کنم‌؟"، حضرت گفتند: "اگر این کار را کنی‌، خدا نیز از تو دوری می‌کند. از آن دو، دور نشو، تا خداوند، یار و یاورت باشد".(اصول کافی‌، کتاب ایمان و کفر، ج 1، ص 157، چ بیروت‌.)

2. در آیه دویست‌وبیست‌وچهار از سوره بقره‌، به اصلاح میان افرادی که با هم قهر کرده‌اند، سفارش شده است‌. در آن‌جا آمده است‌:

"و خدا را دستاویز سوگندهای خود قرار مدهید تا ]بدین بهانه‌[ از نیکوکاری و پرهیزگاری و سازش و اصلاح میان مردم ]باز ایستید[ و خدا، شنوای دانا است‌."

3. در آیه یک از سوره انفال نیز به اصلاح دادن میان خویشان‌، توصیه کرده است و این کار را، از ایمان و تقوا می‌داند. ازاین آیه‌، معلوم می‌شود که قهر کردن‌، از ایمان و تقوا نیست‌.

4. در مورد قهر کردن شوهر از همسر خود، به زنان سفارش شده تا می‌توانید، میان خود، تفاهم و صلح برقرار کنید. (نساء ، 128)

ناگفته نماند که در قرآن و روایت‌، قطع رحم ـ که ممکن است در اثر قهر کردن باشد ـ بسیار مذّمت شده‌، و این افراد، مورد لعنت خدا قرار می‌گیرند. آیه بیست و سه از سورة محمد9 یکی از این آیه‌ها است‌

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، می­شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده و در روی زمین فساد می­کنند؛ اینها زیانکارانند. از مصادیق این قطع رابطه‌، قطع رابطه با خویشان است‌

قهر کردن در روایات:

از اموری که در روایات اسلامی خیلی مذمت شده مسأله قهر کردن مسلمان با برادر مسلمان است . به طوری که در کتاب میزان الحکمه (ج 13 ص 6616 به بعد) حدود 25 روایت در مذمت این کار نقل شده است که ما به ذکر یکی از آنها بسنده می کنیم . پیامبر خدا فرمود: هر دو مسلمانی که با هم قهر کنند و سه روز به قهر خود ادامه دهند و آشتی نکنند هر دو از اسلام بیرون روند و میان آنان هیچ پیوند دینی نباشد و هر کدام از آنها پیش از دیگری با برادرش حرف بزند در روز حسابرسی جلوتر به بهشت رود. البته منظور از خروج از اسلام این نیست که کافر و مرتد گردند و احکام ارتداد بر آنها اجرا گردد بلکه مراد این است که از مسلمانی کامل عملی خارج شده اندو اسلامشان ناقص گشته است .

جدایى برادران ایمانى موجب خشم خداوند و شادى شیاطین است. بنابراین لازم است پیروان سیره اهل‏بیت عصمت و طهارت(ع) در این امور بیندیشند و اجازه ندهند دوستى و الفت با برادران به کینه و قهر کردن و جدایى بیانجامد و چنان چه گاهى کدورت و رنجش و قهرى پیش آمد، خود را بر آن دارند که در رفع آن بکوشند و بر یکدیگر پیشى گیرند.

در حدیث‌هایی که در مورد بیش از سه روز قهر کردن‌، از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده‌، تعبیر به گناهان کبیره ندارد، بلکه‌، به شدّت‌، مذمّت شده است‌.(جهت اطلاع بیشتر می‌توانید به چند حدیثی که در این رابطه‌، در اصول کافی‌، کتاب ایمان و کفر، باب هجرة (قهر کردن‌) آمده‌، مراجعه کنید.)

آثار سوء قهر کردن :

1- خسران:

« الَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»(1)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، می­شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده و در روی زمین فساد می­کنند؛ اینها زیانکارانند. از مصادیق این قطع رابطه‌، قطع رابطه با خویشان است‌. در همین آیه‌، چنین عملی را، نشانه فسق و از مفاسد در زمین می‌داند.

 

جهنم شیطان آتش

 

2- سزاوار آتش:

 

پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) می­فرمایند:

«یا أَبَاذَرٍّ أَنْهَاکَ عَنِ الْهِجْرَانِ وَ إِنْ کُنْتَ لَا بُدَّ فَاعِلًا فَلَا تَهْجُرْهُ فَوْقَ ثَلَاثَةِ أَیامٍ کَمَلًا فَمَنْ مَاتَ فِیهَا مُهَاجِراً لِأَخِیهِ کَانَتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ‏ »(2)

اى اباذر نهى می­کنم ترا از قهر کردن و دورى نمودن اگر چه ناچارى دورى مکن برادرت را بیش از سه روز تمام. پس هر کس بمیرد در حال دورى کردن از برادرش آتش به او سزاوارتر باشد.

 3- خروج از اسلام:

حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) فرمود:

«أَیمَا مُسْلِمَینِ تَهَاجَرَا فَمَکَثَا ثَلَاثاً لَا یصْطَلِحَانِ إِلَّا کَانَا خَارِجَینِ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ یکُنْ بَینَهُمَا وَلَایةٌ فَأَیهُمَا سَبَقَ إِلَى کَلَامِ أَخِیهِ کَانَ السَّابِقَ إِلَى الْجَنَّةِ- یوْمَ الْحِسَاب»(3)

هر دو نفر مسلمانى که از همدیگر قهر کنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتى نکنند هر دو از اسلام بیرون روند و میانه آنها پیوند و دوستى دینى نباشد، پس هر کدام از آن دو بسخن گفتن با برادرش پیشى گرفت، او در روز حساب پیشرو به بهشت باشد.

4- سزاوار بیزاری و لعنت:

حضرت صادق علیه­السلام می­فرمود:

« لَا یفْتَرِقُ رَجُلَانِ عَلَى الْهِجْرَانِ إِلَّا اسْتَوْجَبَ أَحَدُهُمَا الْبَرَاءَةَ وَ اللَّعْنَةَ وَ رُبَّمَا اسْتَحَقَّ ذَلِکَ کِلَاهُمَا »(4)

از هم جدا نشوند دو مرد بصورت قهر کردن جز اینکه یکى از آن دو سزاوار بیزارى (خدا و رسولش از وى) و لعنت (یعنى دورى از رحمت حق) گردد و چه بسا که هر دوى آنها سزاوار آن شوند.

5- قاتل بودن:

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله می­فرمایند:

« من هجر أخاه سنة فهو کسفک دمه ».(5)

هر که یک سال از برادر خویش قهر کند چنانست که خون وى را ریخته است.

6- رد عمل:

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله می فرمایند:

«یا أَبَا ذَرٍّ إِیاکَ وَ هِجْرَانَ أَخِیکَ فَإِنَّ الْعَمَلَ لَا یتَقَبَّلُ مِنَ الْهِجْرَانِ‏ »(6)

اى اباذر بپرهیز از دورى کردن از برادرت. زیرا که عمل انسان با قهر پذیرفته نمى‏شود 

1392/4/4 21:57
X