معرفی وبلاگ
امام خامنه ای زن را از دید اسلام، بزرگ خانه و گل و ریحانه خانواده خواندند و با اشاره به بحران زن در جوامع غربی، افزودند: در نظام اسلامی، كارهای فراوان برای احیای جایگاه حقیقی زن انجام شده اما هنوز مشكلات زیادی بخصوص در عرصه رفتار با زن در خانواده، وجود دارد كه باید با ایجاد پشتوانه های قانونی و اجرایی آنها را حل كرد. ایشان تأكید كردند: محیط خانواده برای زن باید محیطی امن، با عزت و آرامش بخش باشد تا زن بتواند وظیفه اصلی خود را كه حفظ خانواده است به بهترین وجه انجام دهد. خواهرم حجابت برادرم نگاهت
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 776512
تعداد نوشته ها : 1099
تعداد نظرات : 19
سوره قرآن 
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

حجة الاسلام شفتى

((این سید بزرگوار پیوسته مراقب بارى تعالى بود و چیزى او را از حالت حضور و مراقبت باز نمى داشت ، گوشه هاى چشم او از کثرت گریه کردن در مقام تهجّد مجروح شده بود.

یکى از نزدیکان این بزرگوار گفته است : با آن مرحوم به یکى از روستاها رفتیم ، شب را در راه گذراندیم . سیّد به من فرمود: نمى خوابى ؟ من رفتم که بخوابم ، چون سیّد گمان کرد که من خوابیدم برخاست و مشغول نماز شد، به خدا قسم دیدم بندهاى دوش و اعضایش مى لرزید به طورى که کلمات نماز را از شدت حرکت فکّین و اعضا مکرّر مى نمود تا آن را صحیح ادا کند.

گویند از شدّت حضور قلبى که در پیشگاه خداوند داشت ، بندهاى دوشش ‍ مى لرزید و به محض این که مجلس از مردم خلوت مى شد، اشکش جارى مى گشت ، جارى شدن اشک او مقارن بیرون رفتن آخرین فرد مجلس ‍ بود.

محدّث قمى مى نویسد: در عبادت و دعا و مناجات با قاضى الحاجات و نوافل و اوراد، حکایات بسیار از آن جناب نقل شده است .))(40)

مرحوم تنکابنى مى گوید: این بزرگوار از نیمه شب تا صبح ، به گریه و زارى و تضرّع اشتغال داشت و در صحن کتابخانه اش ، مانند دیوانگان مى گردید و دعا و مناجات مى خواند و بر سر و سینه مى زد تا صبح ، و چنان صداى گریه او بلند بود که اگر همسایه ها بیدار مى شدند و مى شنیدند. بالا خره ، از کثرت گریه و زارى ، در اواخر عمر به بیمارى ((باد فتق )) مبتلا شده بود و پزشکان هر چه معالجه کردند سودى نبخشید.

بناچار، سید را از گریه منع کردند و گفتند: گریستن بر تو حرام است ؛ زیرا، موجب افزایش باد فتق مى شود. و هنگامى که سیّد به مسجد مى رفت تا وقتى که در مجلس حضور داشت ذاکرین منبر نمى رفتند و اگر اتفاقاً در حضور او ذاکرى بالاى منبر مى رفت او بر نمى خاست و باز گریه مى کرد.

مرحوم تنکابنى ، درباره فرزند حجة الاسلام شفتى ، مرحوم آقا سید اسداللّه نیز چنین مى نگارد: هر شب از نصف شب تا صبح ، در جایى خلوت به دعا و مناجات و گریه و عبادت و نماز اشتغال دارد و در گریستن از خوف خداوند متعال ، مانندى براى او نیست


دسته ها : علما و عارفان
1393/11/8 0:36
X