معرفی وبلاگ
امام خامنه ای زن را از دید اسلام، بزرگ خانه و گل و ریحانه خانواده خواندند و با اشاره به بحران زن در جوامع غربی، افزودند: در نظام اسلامی، كارهای فراوان برای احیای جایگاه حقیقی زن انجام شده اما هنوز مشكلات زیادی بخصوص در عرصه رفتار با زن در خانواده، وجود دارد كه باید با ایجاد پشتوانه های قانونی و اجرایی آنها را حل كرد. ایشان تأكید كردند: محیط خانواده برای زن باید محیطی امن، با عزت و آرامش بخش باشد تا زن بتواند وظیفه اصلی خود را كه حفظ خانواده است به بهترین وجه انجام دهد. خواهرم حجابت برادرم نگاهت
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 778671
تعداد نوشته ها : 1099
تعداد نظرات : 19
سوره قرآن 
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

وﻗﺘی ﻟﻨﮓ ﺣﻤﺎم ﻣیﺸﻮد ﻣﺎﻧﺘﻮ .


وای ﺑﻪ روز ﻣﺎﻫﺎ ...


ﺑﻌﺪ اﻧﺘﻈﺎر داریﻢ ﺗﻮ کﺸﻮر اﺳﻼﻣی اﻣﺎم زﻣﺎن ﻇﻬﻮر کﻨﻪ ....


ﺑﺎ ﭼﻪ رویی ...؟؟؟

دسته ها : بدون شرح
1393/10/20 20:20

📢




نامه پدر...



بخوانید قشنگه:


مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد... فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند.

مدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد. بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسه ی مخملی قرار دادند ...

هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه می گذاشتند... و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.

سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود،

از او پرسید : مادرت کجاست ؟

پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد.

پدر گفت : چرا ؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید ؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم!

پسر گفت : نه !

پدر پرسید : برادرت کجاست ؟

پسر گفت : بعد از فوت مادر کسی نبود که با تجربه هایش او را نصیحت کند و راه درست را به او نشان دهد ، او هم با دوستان ناباب آشنا شد و با آنان رفت !

پدر تعجب کرد و گفت : چرا ؟

مگر نامه ای را که در آن از او خواستم از دوستان ناباب دوری گزیند و نشانه های راه خطا را برایش شرح دادم نخواندید؟ پسر گفت : نه ...!

مرد گفت : خواهرت کجاست ؟

پسر گفت : با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او اسیر ظلم و رنج است !

پدر با تأثر گفت : او هم نامه ی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و دلایل منطقی ام را برایش توضیح داده بودم و اینکه من با این ازدواج مخالفم ؟

پسر گفت : نه ...!



الان به چی دارید فکر میکنید؟

به اینکه مقصر خود فرزندان بودند که بجای خواندن نامه ، اونو میبوسیدن و به چشم میمالیدند و با احترام در کیسه مخملی نگهداریش میکردند؟


به چیز درستی فکر میکنید ، پس حالا میتوانید ادامه ی صحبت های منو خووووب درک کنید



ادامه...

به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه به راحتی همه فرصتها را از دست داده بودند ، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر من ...!

رفتار من با کلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های  پدرشان است!

من هم قرآن را میبوسم

روی چشمم میگذارم

مورد احترام قرار میدهم

می بندم و در کتابخانه ام می گذارم و آن را نمی خوانم و از آنچه در اوست ، سودی نمی برم، در حالی که تمام آنچه که در آن است روش زندگی من است...

از الله طلب بخشش و عفو کردم و قرآن را برداشتم و تصمیم گرفتم که دیگر از او جدا نشوم.

دیگر از او جدا نشوم.

دیگر از او جدا نشوم.

به عنوان شاهدی بر بیانات استاد معظم در جلسه گذشته متن زیر را مطالعه بفرمایید. 

⚠⚠⚠⚠نامه سرگشاده وکوبنده یک شیعه سیستانی به سید صادق شیرازی بسیار مهم حتما مطالعه بفرمایید⚠⚠⚠⚠


به گزارش مطالبه‌گر، یک سیستانی پس از اقدام تروریستی اخیر استان که منجر به شهادت دو نفر در منطقه بلوچستان شد و با توجه به اتفاق اخیر صورت گرفته در شهر قم نامه‌ای سرگشاده را خطاب به سیدصادق شیرازی نوشت.


متن این نامه به شرح ذیل است:


بسمه تعالی


جناب آقای سید صادق شیرازی


سلام علیکم


از بیان هرگونه مقدمه پرهیز می کنم جز اینکه حقیر مسلمانم، شیعه امیرالمومنین(علیه السلام )، منتظر بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف )، ایرانی و سیستانی 


حتماً به سمع و نظر جنابتان رسانده اند که با جوانان شیعه در استان ما چه می کنند ویقیناً بهتر از ما می‌­دانید که میانگین زمانی شهادت جوانان شیعه در استان ما چقدر است و مطمئناً وقتی اینگونه خبرها را می‌­شنوید خیلی هم متأثر می‌­شوید؛ والله ما نیز اینگونه‌­ایم ولی گمان می‌­کنم جنس تأثر ما و شما متفاوت باشد، چون ما می­­دانیم از کجا چوب می خوریم 


بگذارید کمی بی پرده سخن بگویم؛ این شما و مقلدین و پیروانتان هستید که در مجالس، محافل و شبکه‌­های ماهواره‌­ای­تان جشن و شادی می‌­گیرید و به عایشه، همسر پیامبر عظیم­الشأن اسلام(صل الله و علیه و آله)، فحش و ناسزا روا میدآرید  و به خلفای اهل سنت اهانت می کنید


نمی­خواهم وارد مسائل شرعی شوم که اینها بدعت هست یا نیست، چون حضرتعالی خود اهل فن هستید؛ فقط این را یادآور می شوم  که وقتی اصحاب حضرت امیر(علیه السلام ) در جنگی، با ناسزا جواب ناسزاهای دشمن را دادند، وسط معرکۀ جنگ، حضرت امیر(علیه السلام) آن­ها را سرزنش کردند و فرمودند: “به مقدساتشان ناسزا نگویید تا مقدسات شما را ناسزا نگویند” و یا احادیث بسیار دیگر که مطمئناً شما در زمان تحصیل، مطالعه فرموده.اید 


و نمی دانم  دلیل شما برای چنین فتاوایی چیست که اگر قرار بود شما به چنین سؤالاتی جواب بدهید، جواب به علما واجبتر از جواب به امثال من است. اما این را بگویم که طبق اعترافات صریح عوامل انتحاری، اصلی ترین دلیل اقدام به اینگونه کارها، فیلم‌­ها و کلیپ هایی است که از مجالس شادی و سرور شما و پیروانتان، دست به دست بین برادران اهل سنت می­چرخد و آن­ها را علیه شیعه تحریک می کند


همه می دانیم اتفاقاتی نظیر تاسوکی، مسجد علی بن ابیطالب (علیه السلام)، مسجد جامع، تاسوعای حسینی و … از همان فیلم و کلیپ‌­هایی که دسته گل اصحاب و اعوان جنابتان است سرچشمه می گیرد


جناب آقای سید صادق شیرازی


با این دسته گل که چه عرض کنم، با این باغی که در تاریخ جمعه ۱۰ ربیع ۱۴۳۶ قمری مصادف با ۱۲ دی ۱۳۹۳ دوستان و مقلدین شما در قم به آب دادند و از جلوی بیت شما شروع به راهپیمایی و اهانت کردند، باید منتظر عکس العملی باشیم؛ البته نه شما. زیرا شما و خانواده و دوستانتان در امنیت و آرامش هستید ولی من و خانواده و دوستانم باید پاسخگوی اعمال شما باشیم.


به راستی وقتی شما در قم و دوستان و اعوانتان در انگلیس از فرط خوشی دهان به اهانت می گشایید آیا به این می اندیشیدکه من و دوستان و خانواده‌­ام با برادران و خواهران اهل سنت کنار یکدیگر زندگی می کنیم؟ 


لازم به ذکر است که ما فرزندان روح­الله(ره) هستیم و شهادت نهایت آرزوی ماست ولی به دست دشمن واقعی، نه برادری که با اعمال و سخنان شما و اطرافیانتان احساس دشمنی کرده‌­اند.


جناب آقای سید صادق شیرازی شما را به عمامه سیاهتان قسم، طی نامه‌­ای از افرادی که مرتکب بدعت شده و با راهپیمایی و اهانت برگۀ کشتار برادرانشان را امضا کرده اند  برائت بجویید و کید دشمن را ناکار سازید.


و من الله التوفیق


صاعد سیستانی

دسته ها : بدون شرح
1393/10/15 0:51

" احمد شاملو "

تکیه کلامش بود؛

فرق نمی کرد موقع سلام یا وقت خداحافظی ،می گفت

"تنور دلت گرم..."

معنی این جمله را بعدها فهمیدم ...

هرجا که از دلم مایه گذاشتم و اتفاق خوبی افتاد یاد حرفش افتادم .

انگار تنور دلت که گرم باشد نان مهربانی اش را می خوری

هرچه دلت گرمتر ،مهربانی ات بیشتر و روزگارت آبادتر است.

امیدوارم  بهترین روزهای زمستانی را تجربه کنید.

""""""تنور دلتان گرم..""""

دسته ها : بدون شرح
1393/10/10 2:39

روزی از دانشمندی ریاضی دان نظرش را درباره ی انسانیت پرسیدند در جواب گفت:

اگر زن یا مردی دارای اخلاق باشد:نمره 1میدهم

اگر دارای زیبایی هم باشد یک صفر جلوی عدد یک میگذارم:10

اگر پول هم داشته باشد یک صفر دیگر جلوی عدد10میگذارم:100

اگر دارای اصل و نسب هم باشد یک صفر دیگر جلوی عدد100میگذارم:1000

ولی اگر زمانی عدد1رفت (اخلاق); چیزی بجز صفر باقی نمیاند:000

و صفر هم به تنهایی هیچ است و آن انسان هیچ ارزشی ندارد...؛

دسته ها : بدون شرح
1393/10/10 2:35

دل من سخت هواى حرمت را دارد...!

که بگیرم تسبیح،

بنشینم یک گوشه ى دنج حرمت

بشمارم یک،یک

و بگویم از دل...

من همان عاشق دل خسته ى خونین جگرم

من همان بنده بى لایق و آشفته سرم

دل من یک سجاده پر از عطر خدا میخواهد...!

که بیندازم در صحن حرم

دو رکعت عشق بخوانم آقا

دل من مى خواهد...!

دسته ها : بدون شرح
1393/10/2 10:15

خاک پای زائر شاه خراسان میشوم


یارضا میگویم و آیینه بندان میشوم


هر کجا باشم گدای کوی این آقا منم 


همچو موسی سایل دستان سلطان میشوم

دسته ها : بدون شرح
1393/10/2 10:13

خانه‌های آن کسانی می‌خورد در ، بیشتر

که به سائل می‌دهند از هر چه بهتر بیشتر


عرض حاجت می‌کنم آن‌جا که صاحب‌خانه‌اش

پاسخ یک می‌دهد با ده برابر بیشتر


گاه‌گاهی که به درگاه کریمی می‌روم

راه می‌پویم نه با پا، بلکه با سر ، بیشتر


زیر دِین چارده معصومم اما گردنم

زیر دِین حضرت موسَی‌بن‌جعفر بیشتر


گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که

داده در ایران ما طوبای او بر ، بیشتر


آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است

با سلامش می‌کند قم را معطر بیشتر


قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین

همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر


قصد این بار قصیده از برادر گفتن است

ورنه می‌گفتم از این معصومه‌ خواهر بیشتر


من برایش مصرعی می‌گویم و رد می‌شوم

لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر


عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم

بودنم را می‌کنم این‌گونه باور بیشتر


مرقدت ضرب‌المثل‌های مرا تغییر داد

هرکه بامش بیش ، برفش ... نه ! کبوتر ، بیشتر


چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است

این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر


پیش تو شاه و گدا یکسان‌ترند از هر کجا

این حرم دیگر ندارد حرف کمتر ، بیشتر


ای که راه انداختی امروز و فردای مرا !

چشم‌ بر راه تو هستم روز آخر بیشتر


از غلامان شما هم می‌شود دنیا گرفت

من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر


بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی

جان زهرا (س) چون شنیدم که به مادر بیشتر

دسته ها : بدون شرح
1393/10/2 9:58

حکم فضله موش:


به طور کلی باطن بدن انسان (مانند داخل دهان و بینى) اگر نجس شود همین که نجاست از بین برود پاک مى‌شود، پس در فرض سوال اگر چیز نجس را بیرون بریزد آب کشیدن داخل دهان لازم نبوده و آب دهانش نجس نیست، ولی اگر لب ها با غذای نجس تماس داشته، باید آنها را آب کشید.

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سوال، چنین است:

حضرت آیة الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):

در صورتی‌که غذای نجس در دهان نباشد، پاک است.

 

حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):

تا یقین به فضله بودن آن ندارد پاک است و اگر یقین پیدا کرد که این فضله موش است آب دهانش پاک است.

 

حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):

باید لب‌های خود را آب بکشد و آب دهان او نجس نیست.

 

حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):

1. باطن بدن انسان (مانند داخل دهان و بینى) اگر نجس شود همین که نجاست از بین برود پاک مى‌شود، مثلاً اگر چیز نجس را بیرون بریزد آب کشیدن داخل دهان لازم نیست.

2. تا زمانی که یقین به سرایت نجاست ندارید وظیفه‌ای ندارید.

 

حضرت آیة الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):

داخل دهان که از بواطن است پاک است ولی اجزای غذای موجود در دهان نجس است و باید خارج شود.

سوال: سلام حدود یک ماه قبل زمانی که مادرم منزل نبود من برنج درست کردم زمانی که برنج پخت من یک جسم سیاه داخل آن دیدم که شک کردم که نکند فضله موش باشد اما از آنجا که من تا به حال فضله ندیده ام یقین نداشتم به همین دلیل به دفتر آقا زنگ زدم و به من گفتند چون اطمینان نداری پاک است با این حال من چون دچار وسواس هستم خواستم برنج و قوطی روغنی را که با قاشق برنج به آن زده بودم دور بیاندازم اما وقتی مادرم آمد اجازه نداد این کار را بکنم حالا بعد از یک ماه من فهمیده ام آن چیز فضله بود و روغن هم نجس شده حالا می خواستم بدانم تکلیف من چیست چون اگر آن روغن نجس باشد تمام غذاهای ما تا الان نجس بوده و وقتی غذا روی گاز سررفته گاز نجس شده و دستمالی که با آن گاز تمیز شده هم نجس شده و به عبارتی کل خانه نجس شده و من در حال حاضر مستاصل شده‌ام و چون وسواسی هم هستم امیدم را به همه چیز از دست داده ام چون خانواده هیچ همکاری برای آب کشیدن وسایل با من نمی کنند حالا من چه کنم؟ (مرجع تقلید: آیة الله خامنه ای(مدظله)

جواب: پاسـخی که به شما داده اند صحیح بوده و کلاً هر چیزی که مشکوک باشد نه نجس است و نه حرام و شما هم سعی کنید از افکار وسواسی فاصله بگیرید زیرا آقا امام صادق علیه السلام می فرماید: وسواسی عاقل نیست و عمله شیطان است. پس بهتر است به جای عملگی برای شیطان عمله خدا شوید و مطیع اوامر الهی گردید و تا علم به نجاست چیزی پیدا نکرده اید خود را آشفته نکنید.

دسته ها : بدون شرح
1393/7/2 10:33

 آخرین عکس حسن آمریکایی ...

شهید حسن فتاحی معروف به حسن آمریکایی ، به حسن سر طلا ، بیسیم چی گردان غواص لشکر 14 امام حسین ...
در منطقه نهر خین عملیات کربلای چهار به شهادت رسید ...
این اخرین عکس حسن قبل از شهادت است ...

 

 

دسته ها : بدون شرح
1393/4/19 23:30
 

به کدامین گناه کشته شدی !!!!!؟

دسته ها : بدون شرح
1393/4/19 23:22
X