معرفی وبلاگ
امام خامنه ای زن را از دید اسلام، بزرگ خانه و گل و ریحانه خانواده خواندند و با اشاره به بحران زن در جوامع غربی، افزودند: در نظام اسلامی، كارهای فراوان برای احیای جایگاه حقیقی زن انجام شده اما هنوز مشكلات زیادی بخصوص در عرصه رفتار با زن در خانواده، وجود دارد كه باید با ایجاد پشتوانه های قانونی و اجرایی آنها را حل كرد. ایشان تأكید كردند: محیط خانواده برای زن باید محیطی امن، با عزت و آرامش بخش باشد تا زن بتواند وظیفه اصلی خود را كه حفظ خانواده است به بهترین وجه انجام دهد. خواهرم حجابت برادرم نگاهت
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 781456
تعداد نوشته ها : 1099
تعداد نظرات : 19
سوره قرآن 
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

🌿🌺کائنات شما را ...

مجازات نمیکند

برکت هم نمیبخشد

کنترل هم نمیکند....


کائنات تنها به آن ارتعاشى که از جانب شما ارسال میشود پاسخ میدهد. شاد بیاندیشى, شادمانى نصیبت میشود، منفى بیاندیشى, آنچه  نصیبت میشود منفی است،

هر سیگنالی که از تو به بیرون ارسال شود مثل بازگشت صدا به سویت باز میگردد،


این جهان کوه است و فعل ما ندا...

سوى ما آید نداها را صدا...

رنج نباید تو را غمگین کند،

این همان جایی است که اغلب مردم اشتباه میکنند...

رنج قرار است تو را هوشیار تر کند، چون انسانها زمانی هوشیارتر میشوند که زخمی شوند،

رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند.


رنجت را تنها تحمل نکن،

رنجت را درک کن،

این فرصتی است براى بیداری، وقتی آگاه شوی بیچارگی ات تمام میشود...


اگر که به جاى محبتی که به کسی کردید از او بی مهری دیده اید،

مأیوس نشوید،

چون برگشت آن محبت را از شخص دیگری،

در زمان دیگری،

در رابطه با موضوع دیگری

خواهید گرفت.



شک نکنید!


این قانون کائنات است....🌿🌺

فرمایشاتی زیبا از امیرمؤمنان حضرت علی( ع)


1- گریه نکردن از سختی دل است.

2-سختی دل از گناه زیاد است.

3-گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.

4-آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.

5-فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.

6- محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست

7.مردم را با لقب صدا نکنید.

8.روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.

9.خدا را همیشه ناظر خود ببینید.

10.لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید.

11.بدون تحقیق قضاوت نکنید.

12اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.

13.صدقه دهید،چشم به جیب مردم ندوزید.

14.شجاع باشید،مرگ یکبار به سراغتان می آید.

15.سعی کنید بعد از خود،نام نیک بجای بگذارید.

16.دین را زیاد سخت نگیرید

17انتقادپذیر باشید.

18.مکار و حیله گر نباشید.

19.حامی مستضعفان باشید.

20.اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد،از او تقاضا نکنید.

21.نیکوکار بمیرید.

22.فحّاش و بذله گو نباشید.

23.بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.

24.رحم دل باشید

25.تا میتوانید بدنبال حل گره مردم باشید.

🎃آیا میدانید چهره‌ی عمر چنان وحشت آفرین و هولناک بود که وقتی زن حامله‌ای را جهت تحقیق در مورد مسئله‌ای احضار کرد، زن به مجرد مشاهده‌ی عمر، از شدت ترس، فرزندش سقط شد و مرده به دنیا آمد؟

شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج1، ص174

•••••••••••••••••••

🎃آیا میدانید عمر دلاّل خر و شتر و استر بود؟

تاج العروس، ج4، ص281، لسان العرب، ج1، ص379

•••••••••••••••••••

🎃آیا میدانید هر وقت عمر به یکی از افراد خانواده‌اش غضب می‌کرد، تا دست او را گاز نمی‌گرفت، آرام نداشت؟

شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید معتزلی، ج12، ص44

••••••••••••••••••••

🎃آیا میدانید عمر دستش را در مخرج شتر (محل بیرون آمدن فضولات) فرو می برد و می‌گفت: می‌ترسم که فردای قیامت از آن‌چه با تو می کنم، مؤاخذه شوم؟

تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص139، تاریخ عمر بن الخطاب، ابن جوزی، ص91، الطبقات الکبری، ج3، ص286

••••••••••••••••••••

🎃آیا میدانید عبدالله بن عمر می‌گوید: پدرم عمر را دیدم که آب از دهانش سرازیر است. پرسیدم: ای رهبر مسلمین، تو را چه شده؟! گفت: دلم هوس ملخ بریان شده کرده؟

کنزالعمال، ج12، ص648، شماره‌ی 35976

••••••••••••••••

🎃آیا میدانید عمر می‌گفت گوشت سوسمار بیشتر مورد علاقه من است تا گوشت مرغ؟

کنزالعمال، ج15، ص448، شماره‌ی41777

••••••••••••••••

🎃آیا میدانید عمر دستور میداد در معاملات فریب کاری کنید. أبوموسی می‌گوید: گفتم: ای خاندان عمر، مردم را گول نزنید. عمر گفت: این‌جا بازار است؟

•••••••

🎃آیا میدانید بخاری از ابن عباس نقل می کند که گفت: یک سال تمام صبر کردم و می‌خواستم مسئله‌ای را از عمر بپرسم اما جرأت آن را نداشتم و از او می ترسیدم تا اینکه روزی از او پرسیدم : آن دو زنی که بر علیه پیامبراعتصاب کرده و هیاهو به راه انداختند، که بودند؟! عمر گفت: عایشه و حفصه؟

شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج12، ص116

•••••••••••••••••

🎃آیا میدانید عمر به مردم وصیت میکرد با برهنه گذاشتن زنان در خانه از آنها بهره جویید؟

شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج12، ص11      ••••••••••••••••

🎃آیا میدانید انس بن مالک می‌گوید: کنیزان عمر بدون هیچ پوشش و حجابی، در حالی که موی سرشان بر سینه‌های عریانشان آویخته بود، از ما پذیرایی می‌کردند؟

کنزالعمال، ج15، ص486، شماره‌ی 41927

••••••••••••••••••••

🎃آیا میدانید عمر دست خطّ رسول خدا را زیر پا گذاشت و گفت: نه! نبوّت و رسالتی در کار نبود او تنها یک شاه بود؟

تاریخ المدینه المنورة، ج1، ص596

••••••••••••             °°°°°°°°°°°°°°°°


🎃آیا میدانید عمر می‌گفت: در جاهلیت هیچ کس به اندازه‌ی من شراب نمی‌خورد؟

تاریخ مدینة المنورة، ج3، ص814، کنزالعمال، ج5، ص505، شماره‌ی13746


•••••••••••••••••       °°°°°°


🎃آیا میدانید خالد درباره عمر گفته است: این کار آن چپ دست و ابن امّ شمله (فرزند شراب) که به من حسادت می‌کند تا فتح عراق به دست من صورت نگیرد؟

تاریخ طبری، ج4، ص44، حوادث سنة الثالثة عشرة

••••••••••••••••••••


🎃آیا میدانید عمر در دوران ریاستش، شراب میخورد و میگفت: شراب تند را به وسیله‌ی آب بشکنید و بخورید و همچنین میگفت: ما این شراب تند را می‌خوریم تا گوشت شتر را در معده‌ی ما تکه تکه کند؟

کنزالعمال، ج5، ص516، شماره‌ی13778 کنزالعمال، ج5، ص514، المصنف، ج5، ص78، شماره‌ی23866. سنن نسائی، ج4، ص326


°°°°°°°°°°°°°

🎃آیا میدانید هر گاه عمر بول می‌کرد، به غلامش می‌گفت: چیزی بده تا خود را با آن پاک کنم. من هم چوب یا سنگی به او می‌دادم. یا آلتش را با دیوار یا زمین پاک می‌کرد. ولی آن را با آب نمی‌شست؟

کنزالعمال، ج12، ص625، شماره‌ی35929 ـ طبقات الکبری، ابن سعد، ج3، ص318

••••••••••••••••


🎃آیا میداند عبدالرحمن می‌گوید: عمر را دیدم که پس از ادرار، آلتش را خاک مال کرد، و بعد رو به ما کرد و گفت: به ما این‌گونه آموختند؟

کنزالعمال، ج9، ص518، شماره‌ی27236

••••••••••••••••••


🎃آیا میدانید بعد از توالت برای عمر غذا آوردند و به او گفتند: بگوییم آب بیاورند تا دستانت را بشویی؟ گفت: با دست راست می‌خورم و با دست چپ خود را پاک می‌کنم. پس بدون آن‌که دستان خود را بشوید، شروع به غذا خوردن کرد؟

کنزالعمال، ج15، ص428، شماره‌ی41694


••••••••••••••••••

🎃آیا میدانید عمر بعد از صرف غذا، میگفت دست‌هایت را با باسن خود تمییز کن یا آن را به حال خود رها کن؟

کنزالعمال، ج12، ص632، شماره‌ی35949



••••••••••••          ••••••••••••

🎃آیا میدانید زید بن وهب می‌گوید: عمر را دیدم که ایستاده بول می‌کرد. اما پاهای خود را آنقدر از هم باز کرده بود که به حالش ترحّم کردم؟

کنزالعمال، ج9، ص519، شماره‌ی27237



••••     •••••      ••••••      •••••  ••••

🎃آیا میدانید عمر در جنگها حتی یک نفر را نکشته و حتی مجروح نکرده اس

علّت‌ حقیقی‌ ترس‌ و فرار مردم‌ از مرگ‌

کسانیکه‌ در دنیا زندگی‌ می‌کنند و دل‌ به‌ ظاهر دنیا می‌دهند و ابداً با باطن‌ کاری‌ نداشته‌ و از وجدان‌ خود که‌ در حقیقت‌ مربوط‌ با خداست‌ نیرو نمی‌گیرند، و حواسّ خود را جمع‌ نمی‌کنند بلکه‌ سرسری‌ و بدون‌ حساب‌ و مسؤولیّت‌ و بدون‌ تعهّد زندگی‌ می‌نمایند، پیوسته‌ در دل‌ آنان‌ محبّت‌ دنیا و آثار آن‌ رو به‌ فزونی‌ می‌رود تا به‌ جائیکه‌ گوئی‌ هیچ‌ محبوبی‌ و مقصودی‌ غیر از آن‌ نمی‌پندارند.

مردن‌ برای‌ این‌ افراد بسیار سخت‌ است‌. چون‌ یک‌ عمر زندگی‌ کرده‌، و آن‌ عمر سرمایۀ وجودی‌ او بوده‌ و ساعات‌ عمر را برای‌ بدست‌ آوردن‌ امور دنیویّه‌ از مال‌ و جاه‌ و اعتبار مصرف‌ کرده‌ و برای‌ داخل‌ کردن‌ موقعیّت‌ و هستی‌ وجودی‌ خود در دل‌ مردم‌ فعّالیّت‌ نموده‌ و زحمت‌ کشیده‌، برای‌ اولاد رنج‌ برده‌ و متحمّل‌ مشکلات‌ شده‌، سرمایه‌ای‌ گرد آورده‌ و بدان‌ اعتماد کرده‌، در سرما و گرما ایّام‌ و

ص 95

ساعات‌ عمر خود را برای‌ بدست‌ آوردن‌ این‌ امور مصرف‌ نموده‌ است‌؛ خلاصه‌ تمام‌ دوران‌ عمر خود را که‌ منطبق‌ است‌ بر قطعات‌ زمان‌ از سالها و ماهها و روزها و ساعت‌ها و دقیقه‌ها و لحظه‌ها، برای‌ بدست‌ آوردن‌ این‌ چیزها مصرف‌ کرده‌ است‌.

بنابراین‌ به‌ هر یک‌ از آنها قهراً محبّت‌ پیدا نموده‌ است‌ و هر یک‌ از آنها مانند زنجیری‌ دل‌ و خواست‌ او را به‌ خود می‌بندد؛ حالا می‌خواهد از دنیا برود، دل‌ خود را متّصل‌ به‌ هزاران‌ زنجیر می‌بیند که‌ از هر طرف‌ او را به‌ این‌ امور دوخته‌ است‌.

اموال‌ او هر یک‌ دل‌ او را بسوی‌ خود می‌کشند، دوستان‌ و احباب‌ به‌ سمت‌ خود می‌کشند، اولاد و زن‌ و عشیره‌ به‌ سمت‌ خود می‌کشند، آرزوهای‌ دراز که‌ در خیال‌ خود پروریده‌ و بر اثر توهّم‌ و تخیّل‌، موجودیّت‌ تخیّلی‌ و موهومی‌ پیدا کرده‌ به‌ سمت‌ خود می‌کشند؛ و این‌ شخص‌ می‌خواهد برود، حرکت‌ کند، یعنی‌ چه‌؟ یعنی‌ بار سفر آخرت‌ بندد، وداع‌ کند! رجوعی‌ نیست‌، دیگر حتّی‌ برای‌ یک‌ لحظه‌ روی‌ این‌ عالم‌ را نمی‌بیند، و تمام‌ این‌ اندوخته‌ها و محبوب‌ها و مقصودها به‌ خاک‌ نسیان‌ سپرده‌ می‌شود.

و حتّی‌ در مقابل‌ دیدگان‌ خود می‌بیند که‌ عشقی‌ که‌ با بدن‌ خود می‌ورزید و برای‌ خراش‌ پوست‌ دستش‌ به‌ طبیب‌ متوسّل‌ می‌شد، باید تمام‌ بدن‌ را در خاک‌ ببیند و طعمۀ ماران‌ و موران‌ زمین‌ کند، و محلّ و مدفن‌ او جای‌ آمد و شد خزندگان‌ زیر زمین‌ گردد. سوراخهای‌ بدن‌ او محلّ رفت‌ و آمد مارها و عقربها شود، و خاک‌ سنگین‌ بر روی‌

ص 96

پیکر او انباشته‌ گردد و خود در میان‌ آن‌ تبدیل‌ به‌ خاک‌ و خاکستر شود. همۀ اینها را در مقابل‌ دیدگان‌ خود مجسّم‌ می‌بیند.

و از طرفی‌ هم‌ بر اساس‌ وجدان‌ و عقل‌ حرکت‌ نکرده‌، راه‌ آخرت‌ را روشن‌ ننموده‌، با ناموس‌ خدا آشنائی‌ پیدا نکرده‌، با علوم‌ باطنیّه‌ و موجبات‌ تجرّد نفس‌ پیوسته‌ در جنگ‌ و جدال‌ و قهر بوده‌، از راه‌ عدالت‌ منحرف‌ و به‌ حقوق‌ خود و سائر افراد مردم‌ که‌ در نزد مبدأ اصیل‌ عالم‌، خداوند عزّوجلّ محترمند تجاوز کرده‌، و در مقام‌ عبودیّت‌ خدا نبوده‌، سر به‌ سجدۀ تسلیم‌ و خاکساری‌ در مقابل‌ ظاهرکنندۀ این‌ مظاهر عجیب‌ و این‌ مناظر شگفت‌ عالم‌ نگذارده‌، ایثار نکرده‌، دستگیری‌ از بیچارگان‌ و درماندگان‌ ننموده‌، و با اعمال‌ صالحه‌ جان‌ خود را به‌ حیات‌ آن‌ عالم‌ زنده‌ نکرده‌، و برای‌ تاریکیها و عقبات‌ و کوره‌ راههای‌ طبعی‌ چراغی‌ نیفروخته‌ است‌.

با این‌ حال‌ و کیفیّت‌ می‌خواهد از دنیا برود! با این‌ مشکلاتی‌ که‌ از هر سو بدو روی‌ آورده‌ و او را احاطه‌ نموده‌ و درهم‌ پیچیده‌ است‌؛ حیرت‌ زده‌، خسران‌ زده‌ و زیانکار، با زیان‌ و ندامت‌ و حسرتی‌ که‌ از سر تا قدم‌ او می‌بارد می‌خواهد کوچ‌ کند. بانگ‌ رحیل‌ زده‌ شده‌ و دیگر وقت‌ درنگ‌ و تدارک‌ نیست‌.

بالاخصّ اگر به‌ این‌ امور فانیۀ دنیا با رنج‌ و زحمت‌ رسیده‌ باشد و آنها را با مشقّت‌ تحصیل‌ کرده‌ باشد، در این‌ صورت‌ علاقه‌ بیشتر بوده‌ و بالنّتیجه‌ دل‌ کندن‌ از آنها مشکلتر است‌. چون‌ به‌ موازات‌ و به‌ نسبت‌ مستقیم‌، هرچه‌ کوشش‌ و تحمّل‌ زحمت‌ برای‌ بدست‌ آوردن‌ چیزی‌

ص 97

بیشتر شود به‌ همان‌ میزان‌ محبّت‌ به‌ آن‌ بیشتر و دلبستگی‌ به‌ آن‌ شدیدتر و دل‌ کندن‌ از آن‌ ناهموارتر است‌.

با این‌ خصوصیّات‌ اگر به‌ کسی‌ بگویند: یک‌ سال‌ دیگر می‌میری‌ یا مثلاً ده‌ سال‌ دیگر می‌میری‌، دنیا در چشم‌ او تاریک‌ می‌شود؛ گوئی‌ تمام‌ عذاب‌ها را بر او وارد کرده‌ و کوهها را بر سر او خراب‌ می‌نمایند.

تذکرة المتقین {اداب مراقبه}

اول !ترک کردن گناهان و این همان چیزی است که بنای تقوی بر ان استوار است .پایه دنیا و اخرت بر ان پی ریزی گشته و مقربان به وسیله هیچ چیزی بلاتر و برتر از ترک معصیت به خدا نزدیک نگشته اند.از اینجاست که حضرت موسی از حضرت خضر سئوال کرد که چه کرده ای که من مامور شدم از تو تعلم کنم؟ و چگونه به این مرتبه رسیدی؟ فرمود به ترک المعصیة این را انسان بزرگ می داند و نتیجه ان هم بزرگ است .

و هـــــــــو معکم اینما کنتــــــم او هر جا که باشید با شماست حدید ایه 4. و چه زشت است که انسان از روی بی حیایی. درشتخویی.کودنی و سبک مغزی مرتکب گناه گردد. الحق که چنین شخصی سزاوار است تا ابد الابدین از رحمت حضرت حق دور باشد مگر اینکه توبه کند و در دامن رحمت واسعه او را فرا گیرد

تذکرة المتقین ص 53 و54

تقیه در چه زمانی  ؟! حتما بخوانید


رعایت تقیه در بسیاری از روایات وارد شده است و بر هر شیعه مومن واجب است که تقیه را با حصول شرایط آن اجرا کند .

ولی آیا بحث تقیه می تواند بهانه ای باشد برای تضعیف عقاید شیعه ؟؟؟


آیت الله العظمی خوئی رحمه الله در " التقیح فی شرح العروه الوثقی – کتاب الطهاره " ج 4 ص 257 چنین می گویند :


" اگر مفسده ای که بر رعایت تقیه متربت می شود بیش از ترک مفسده ترک تقیه باشد ، یا مصلحتی که در ترک تقیه است بیش از مصلحت تقیه کردن باشد ، مثل اینکه با تقیه کردن ، دین مضمحل و نابود ، و باطل غالب و ظاهر شود و جبت و طاغوت ترویج گردد ، در صورتی که اگر تقیه نمی کرد خود و یا جماعتی کشته می شدند ؛ در اینصورت بدون شک بایستی تقیه را ترک کند و خود را برای کشته شدن آماده نماید زیرا مفسده تقیه ( به مراتب ) از مفسده کشته شدن او عظیم تر و شدیدتر می باشد "



مرحوم علامه قدوسی  محمد باقر مجلسی اعلی الله مقامه نیز در " مرآه العقول " ج 11 ص 98 چنین می گویند :



" تقیه موجب ابقاء دین و اهل آن می باشد . پس اگر ضلالت و گمراهی آنقدر زیاد شد که سبب اضمحلال و نابودی دین می شود ، پس در آن زمان تقیه نباید بشود ولو اینکه سبب کشته شدن شود "



آری ! در این زمانی که اهل سنت و وهابیت به صراحت و با جرات تمام و با همه قوا بر علیه شیعه فعایت می کنند پس بر ما می باشد که نه تنها از باب علم با ایشان مبارزه و مقابله نماییم بلکه مساله تبری از دشمنان اهل بیت علیهم السلام را بیشتر از همیشه مورد اعتنا قرار دهیم و نگذاریم که شبهات دوست و دشمن سبب تشکیک در این امر دینی و شرعی شود .

فرشته ها و ملائکه خداونی بسیارند وبه روایتی برای تعدادشان این مثل را می زنند به تعداد هر قطره باران یک فرشته هست

ولی معروفترین اینها هفده فرشته است

اولی راحیل است که گفته اند در بلاغت وسخن کسی به مانند او نیست وخطبه عقد علی(ع) وفاطمه (ع)را او خوانده است

دومی دودائیل است که گفتند شانزده هزار بال دارد وبین دو بالش هوایی است که زمین آسمان را دربر می گیرد

سومین فرشته اسمائیل است که در آسمان دنیا ساکن است وهر وقت بنده ای هفت مرتبه بگوید ارحم الرحمین برمیگرد می گوید خدا ارحم الرحمین است،حاجتت از او بخواه

چهارمین فرشته حیوان است که با چهارماه شدن جنین دمیده شد این فرشته به سویش می آید

پنجمین فرشته زاجر است در هنگام به دنیا آمدن جنین برای تسهیل به دنیا آمدن می آید

ششمین فرشته رضوان است

که می گوید شمشیری نیست جز ذوالفقار

فرشته ی هفتم حزقائیل است که هجده هزار بال دارد

هشتمین فرشته میخائیل است که در محضر خداوند برای نمازگزاران طلب عفو آتش می کند

نهمین فرشته سجل است که سر سال که می شود خدا به سوی اسمائیل که حفظ کننده اعمال بوده می فرستد

دهمین فرشته داعی است کارش در ماه رجب است وستایش ذاکرین واطاعت کنندگان می کند

یازدهمین فرشته نامش ظهیل است وسلام وصلوات مردم به پیامبر می رساند

دوازدهمین فرشته نامش ایمان

سیزدهمین فرشته زوقابیل

چهاردهمین فرشته مالک است نوشته شده وقتی فریاد برآوردند مالک پروردگارت کاش ما را بمیراند واو می گوید نه شما ماندنی هستید

پانزدهمین فرشتگان دوتا فرشته هست نکیر ومنکر همان فرشتگان ملاقات کننده میت

شانزدهم رمان

هفدهمین تیپ فرشتگان که باز اسمشون آمده هاروت وماروت است

البته چند مورد دیگر هم هست که چون دیگران شنیدن معرفی نکردم


حالا شاید کسی پیدا بشود بگوید به چه درد می خورد این معارفه

محض علاقه مند کردن به مفاهیم دینی گفتم

سوره توبه،آیه128" : همانا رسولی از جنس شما برای هدایتتان آمد...و به مؤمنان رئوف و مهربان است"سالروز تولدآفتاب عالم تاب ، نبی مکرم اسلام ،   رسول مهربانی حضرت محمد ( ص ) واحیاگرطریق سرخ علوی  امام صادق (ع ) تبریک و تهنیت باد. سلام ، انشاءالله نور محمد (ص) برحیات شما تابان باد.

هو



کشکول العارفین

«پست۱۰» [ص۵]

دست نوشته های مولای معظم حضرت آیت الله کمیلی«حفظه»



آخرت


سیر همه خلق آن است که اول طالب نعمتند بعد نعمت را از خدا می بینند و آخر کار خدا را می خواهند.


رزق / اغنیاء


قال علی(: «مَا أَحْسَنَ َاضَعَ َغْنِیَاءِ ْفُقَرَاءِ طَلَباً لِمَا عِنْدَ اللَّهِ وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِیهُ الْفُقَرَاءِ عَلَى الْأَغْنِیَاءِ اتِّکَالًا عَلَى اللَّهِ» حضرت علی( می‌فرماید: «چه تواضع و فروتنی ثروتمندان برای فقراء و مستمندان از آنجا که آنان خواستار تنها پاداش الهی هستند و بهتر از آن بی اعتنائی فقراء به اغنیا است از آن جهت که به خدا توکل دارند». شکایت از مردم به مردم عین کفر است (یعنی مردم را حلاّل مشکلات دیدن)

کلام

خلاصه و لب اخلاق در دو کلمه است: مرنج و مرنجان

مزاح کن دیدی که حضرت علی ع  چقدر مزاح می‌کرد تا جایی که گفتند علی چون پر مزاح است سبک است و برای خلافت خوب نیست.

سلام از بزرگ به کوچک است خدا به پیامبران، پیامبران به امت

در صفحه 326 کتاب رجال کشّی که از مهم‌ترین منابع رجالی ما است،آمده که :

 

أنّ عدّتاً مِن اهل الکوفة کَتَبوا إلی الصّادق علیه السلام فقالوا انّ المُفضّل یجالس الشّتار و اصحابَ الحَمام.


عده‌ای نامه نوشتند به امام صادق علیه السلام و گفتند که مفضل بن عمر (یکی از اصحاب امام) با لات و لوت‌ها و کفتربازها می‌چرخد...


شما نامه‌ای به مفضل بنویس تا خودش را جمع و جور کند. بالأخره برای تیپ علما و اصحاب شما این جریان خوب نیست. حضرت نامه نوشتند و سرش را هم مهر و موم کردند و گفتند این را به دست مفضل برسانید.


امام نامه را به دست یک سری از بزرگان اصحاب دادند تا به مفضل برسانند.آنها می‌روند کوفه نامه را می‌دهند به مفضل.او نیز نامه امام را باز می‌کند و جلوی بقیه شروع می‌کند به خواندن.


امام فرموده بودند:


بسم الله الرّحمن الرّحیم، این لیست خرید من است بخر و بیاور.

اینها تعجب می‌کنند که این چه نامه‌ایست. صورت مسئله چه بود و این نامه چیست.


دارَ الکتاب إلی الکُل.

نامه را می‌چرخانند همه می‌بینند که لیست خرید است.


و لم یذکُر قلیلاً و لاکثیراً بِما قالوا فیه.

امام چیزی از بحثی که مفضل با کفتربازها می‌چرخد، نیاورده است.


مفضل به این‌ها می‌گوید به هر حال امام لیست خرید داده چه کار می‌کنید؟

(کمک می‌کنید تا تهیه کنیم؟)


هذا مالُ العَظیم حتی ننظر و نجمع و نَحمِل الیک و لم نُدرک الا نراک بعد نَنظُر فی ذلک.


می‌گویند که خوب این پول زیادی می‌خواهد.خلاصه‌ اینکه ما اول باید برویم یک سری کمیسیون‌های اقتصادی تشکیل دهیم و مطلب را بررسی کنیم.جلساتی با هم می‌گذاریم و نتیجه جلسات را به تو می‌گوییم.بعداً بررسی می‌کنیم که این صورت خرید امام را چه طور بخریم...


و أرادوا الانصراف این را می‌گویند و می‌روند.فَحَبسهم لغذائِه


همین که می‌خواهند بروند مفضل می‌گوید: نه! ناهار را باشید و بعد بروید.


و وجّه المفضل الی اصحابه الذین سَعَوا بهم.

بعد مفضل می‌رود همان قومی که به آنها سعایت شد، همان کفتربازها را می‌آورد!!!


فجائوا فقرأ علیهم کتابَ ابی‌عبدالله علیه السلام.

برای آنها نامه امام را می‌خواند و می‌گوید امام نامه نوشته است. این نامه امام‌تان است،چه کار می‌کنید؟


قبلَ أن یَفرُقَ هولاءِ من الغذات

می‌روند و هنوز غذای آن مهمان‌ها تمام نشده برمی‌گردند و پول‌ها را جلوی مفضل و اینها می‌ریزند.


فقال لهم المفضل تأمرونی ان اطرُدَ هولاء مِن عندی؟


مفضل می‌گوید : شما می‌گویید من اینها را از دور خودم برانم!!!؟


تَظُنون ان الله تعالی یحتاج الی صلاتِکم و صومِکم.


گمان‌تان بر این است که خدا محتاج نماز و روزه شماست؟ کار امام را راه بیندازید!!

🌳مطلب چهارم از کتاب المطالب السلوکیه🌳

 🌿🌾 اثر تنهایی، گرسنگی و سکوت 🌾🌿

عادت نفس به خلوت و تنهایی ، انس به خداوند و عالم غیب را به ثمر می نشاند و تفکر لطیف و معنادار همراه با گرسنگی و سکوت، زمینه را برای تحصیل معرفتی نورانی آماده می کند.❄

❄پاورقی:"کسی که خدا را بشناسد زبانش از گفتگوی زیاد خاموش می شود."

   المطالب السلوکیه ص17

X